فصل دوم
مباني نظري تحقيق
مقدمه
صنعت گردشگری مقولهای چند وجهی و پیچیدهای است که ابعاد مختلف جامعه را تحت تاثیر قرا میدهد و خود نیز متاثر از شرایط جامعه می شود. از اینرو پژوهش در فرایند برنامه ریزی گردشگری در هر جامعهای بسیار ضروری بنظر میرسد. گردشگری اگر بدون برنامه ریزی باشد ممکن است آسیب های جدی از ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، و زیست محیطی بر جامعه محلی بر جای نهد(حیدری چیانه،ص ۴۹).
نظریات مطرح شده در هر رشته مهمترین و گرانبهاترین گنجینه آن میباشد. در مورد گردشگری و موضوعات مختلف آن نظریات مطرح شده، مهمترین ابزار و چراغ راه محقیق این رشتهاند. این نظریات ممکن است متفاوت و حتی متناقض باشد ولی،اگر بپذیریم که تضادها و اختلاف هستند، آن ها را میپذیریم و به آن ها ارج مینهیم. در این نیز سعی گردیده است به تناسب موضوع، از نظریات مختلف مطرح شده در این رشته استفاده گردد (دهستانی بهبود، ۱۳۸۳،ص ۱۱). دراین راستا علاوه بر طرح تعاریف گردشگری و انواع آن، گردشگری روستایی و انواع آن، توسعه پایدار، گردشگری پایدار و اصول آن، اثرات گردشگری بر نواحی روستایی و مدل تلر و داکسی و … آورده شده است.
۲-۱- تعاریف و مفاهیم
در این تحقیق واژه ها و مفاهیم متعددی مورد استفاده قرار گرفته میگیرد، که لازم است هر کدام تعریف شوند. مهمترین واژه ها در این تحقیق عبارتند از:
۱-۲-۱- تعریف و مفهوم گردشگری
گردشگر واژهای است فرانسوی از ریشه «تور» گرفته شده است و به معنای چرخش، پیمودن، طیکردن، سیرکردن و گردشنمودن و اصطلاح توریست برای نخستین بار در میان فرانسویان متداول گشت. در ابتدای قرت نوزدهم در فرانسه معمول بود که نجبا و اشراف زادگان برای یادگیری و کسب تجربه های لازم زندگی، به مسافرت میرفتند که به این جوانان توریست میگفتند (حیدری چیانه، ۱۳۸۳، ص ۳۴).
به نظر پیر لاروس[۱]، «گردشگر عمل مسافرت به منظور تفنن و لذت است و توریست کسی است که برای خشنودی خود و لذت بردن مسافرت می کند» (مهدوی، ۱۳۸۳ ،ص۱۱ ).
واژه تورسم نخستین بار در سال ۱۱۸۱م، در مجلهای انگلیسی به نام اسپورتینگ مارگازین[۲] (مجله ورزش) آمد. در آن زمان این لغت به معنای مسافرت به منظور تماشای آثار تاریخی و بازدید از مناظر طبیعی برای کسب لذت به کار می رفت (همان، ص۳۵).
بر اساس معانی عام، گردشگری به فعالیتهایی که گردشگران و کسانی که تسهیلاتی برای آنها فرآهم می کنند، اطلاق می شود. گردشگر نیز گسی است که به گردش و گشت وگزار میرود و در پی دیدن مناظر مختلف است. در این راستا، کنفرانس تجارت و توسعه ی سازمان ملل بر اساس تعریف اخیر سازمان جهانی گردشگری، تعریف زیر را برای گردشگران بین المللی ارائه داده است:
«فردی که بین دو یا چند کشور به سفر پردازد، به طوری که از سکونتگاه دائم خود بیش از یک روز و کمتر از یک سال، به منظور فراغت، کسب و کار و یا دیگر اهداف دور باشد» (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۳).
همچنین به عقیده پل روبر[۳]، گردشگری عمل مسافرت کردن و رفتن به جایی غیر از مکان همیشگی و متعارف زندگی به منظور لذت بردن است، حتی اگر این کار با جابه جایی کوچکی همراه باشد، یا اینکه هدف اصلی از این جا به جایی غیر از تفنن و لذت جویی باشد. گردشگر نیز کسی است که این کار را انجام می دهد؛ یعنی به دلیل کنجکاوی یا فراغت، لذت بردن و تفرج و یا به منظور ادعای این که«مسافرت» کرده است، به مسافرت میرود (همان).
فرهنگ آکسفورد واژه گردشگر را چنین معنی می کند: تجارت تهیه خدمات و پذیرایی برای مردمانی که از یک مکان دیدن می کنند و فرهنگ وبستر نیز اینچنین تعریف می کند: «مسافرتی که به منظور تجارت، لذت و یادگیری صورت میگیرد و بازگشت به نقطه شروع» ( حیدری چیانه، ۱۳۸۳، ص ۳۵ ).
در فرهنگ و ادبیات فارسی «گردشگر یا جهانگردی به سفرکردن در اقطار عالم، به منظور تفرج، سیاحت، زیارت، و مسافرت به مقصدی و بازگشت به محل سکونت اصلی، اطلاق می شود و شامل سفرهای کوتاه و موقت به مقصدهای غیر از محل کار و سکونت اصلی به منظور سیر و سیاحت نیز میباشد» (همان).
در سال ۱۹۶۳ کنفرانس بین المللی تجارت و توسعه سازمان ملل در رم پیشنهاد کرد؛ «گردشگر یا بازدید کننده موقت کسی است که به منظور تفریح، استراحت، گذران تعطیلات، بازدید از نقاط دیدنی، انجام امور پزشکی، درمانی و معالجه، تجارت، ورزش، زیارت، دیدار از خانواده، ماموریت و شرکت در کنفرانسها، به کشوری غیر از کشور خود سفر می کند. مشروط به این که مدت اقامت از ۲۴ ساعت کمتر و از ۳ ماه بیشتر نبوده، و کسب شغل و پیشه هم مد نظر نباشد» همچنین، گیلوی (از کارشناسان برجستهء اقتصاد اروپا) در تعریف گردشگری می نویسد: «تمامی افرادی که کشور خود را به قصد کشور دیگر ترک کرده و کمتر از یک سال در خارج اقامت کنند و نیز برای هزینهء اقامت خود هیچ گونه در آمدی در کشور مورد بازدید نداشته باشند، گردشگر شناخته می شوند» (رضوانی، ۱۳۸۲، ص۱۷).
در سال ۱۹۳۷ کمیتهء رم برای برای بررسی پارهای از مسائل صنعت گردشگری تشکیل شد و درباره مفهوم گردشگری،تعریفی به این شرح ارائه داد: «افرادی که در یک دورهء ۲۴ ساعته یا بیشتر به یک کشور خارجی سفر می کنند، گردشگر نامیده میشوند». این کمیته مسافرتهای زیر را نیز به عنوان گردشگر به شمار آورد:
- افرادی که برای تفریح، دلایل شخصی و یا امور درمانی مسافرت می کنند؛
- افرادی که برای شرکت در کنفرانسها مسافرت می کنند؛
- افرادی که به منظور انجام کارهای بازرگانی مسافرت می کنند؛ و
- افرادی که به یک گردش دریایی میروند (رضوانی،۱۳۸۲، ص۱۶).
این دو تعریف بیشتر با گردشگری خارجی منطبق است و گردشگری در داخل یک کشور را در نظر نمیگیرند.
سازمان گردشگری (WTO)، گردشگری را چنین تعریف می کند:
«گردشگری عبارت است از مجموعه کارهایی که یک فرد در سفر و در مکانی غیر از محیط عادی خود برای مدتی که کمتر از ۲۴ ساعت و بیشتر از یک سال نیست، انجام میدهد، و هدف آن سرگرمی، تفرج، استراحت، ورزش، دیدار با اقوام و آشنایان، کسب و کار ، ماموریت، شرکت در سمینار یا کنفرانس، درمان، مطالعه، تحقیق، فعالیتهای مذهبی و فعالیتهایی از این قبیل است» (رضوانی،۱۳۸۷، ص۵ ).
اسمید[۴] (۲۰۰۳) « گردشگری را شامل همه فعالیتهایی میداند که یک گردشگر در طول مدتی که وی به دلایل شخصی یا حرفهای، در جایی دور از مکانی که به طور معمول زندگی و کار می کند، انجام دهد» (همان منبع ص ۵).
تعریف دقیق واژه گردشگر و توریست تا حدودی دشوار است چرا که مشخص کردن دقیق آثار و تبعات آن تقریبا غیر ممکن است. دلیل این امر این است که اولا گردشگر یک فعالیت مرکب و چند وجهی است که شامل روابط فعالیتهای مختلف انسانی می شود، ثانیا تبعات اقتصادی و اجتماعی مثبت و منفی فراوانی دارد (حیدری چیانه، ۱۳۸۳، ص ۳۶).
ولی به طور کلی میتوان شامل همه فعالیتها و اقداماتی دانست که در ارتباط با گردشگری صورت میگیرد و نیز کلیه فعالیتهایی که یک گردشگر در هنگام مسافرت به مکانی خارج از محل سکونتش انجام میدهد، و هدف از این مسافرت می تواند شامل موارد زیر باشد:
- دیدار دوستان و آشنایان؛
- جهت استفاده از فضا و چشم اندازهای طبیعی؛
- برای تجارت و انجام کارهای شخصی؛
- جهت درمان (آب درمانی، استفاده از آب و هوای سالم و …)؛
- زیارت و انجام امور مذهبی؛
- تفریح و ورزش (مهدوی، ۱۳۸۳،ص۱۴).
۲-۲-۱- انواع گردشگری
با توجه به طول مدت مسافرت، نوع تاسیساتی که به خدمت گرفته می شود، فصل و چگونگی سازماندهی مسافرت، همچنین انگیزه های گوناگون که موجب پیدایش یک جریان توریست میشوند، میتوان اشکال مختلفی از جهانگردی را از یکدیگر تمیز داد.
انگیزه و هدف نیز می تواند عاملی برای جهانگردی و مسافرت باشد. مجموعه چنین عواملی در کنار سایر خواسته ها، نیازها و اهداف انسان اشکال متنوعی از مسافر تهای توریستی را به وجود می آورند، که هر یک از آن ها مورد بررسی قرار می گیرند.
۳-۲-۱- گردشگر تفریحی و استفاده از تعطیلات
این نوع جهانگردی شامل افراد یا گروههایی است که جهت استفاده از تعطیلات،تفریح و استراحت، استفاده از آب و هوای گرمتر یا خنک تر از محل اقامت خود به مسافرت میروند.
۴-۲-۱- گردشگر درمانی
این نوع شامل افراد و گروههایی هستند که برای استفاده از تغییرات آب و هوا (با هدف پزشکی و درمانی) استفاده از آبهای معدنی، گذران دوران نقاهت، معالجه و نظایر آن اقدام به مسافرت می کنند.
۵-۲-۱- گردشگر فرهنگی و آموزشی
این نوع جهانگردی برای آشنایی مواریث فرهنگی و هنری و اداب و رسوم، بناها و آثار تاریخی با هدف آموزشی، تحقیقاتی و پژوهش، صورت میگیرد. توریستهایی که در این گروه قرار دارند توریست یا جهانگرد کاوشگر نامیده میشوند.
۶-۲-۱- گردشگر اجتماعی
در این نوع جهانگردی، عمدتا هدفهای اجتماعی، مردمشناسی، جامعه شناسی و امثال آن مورد نظر است. دیدار دوستان، آشنایان و خویشاوندان نیز از نوع جهانگردی اجتماعی بشمار میآیند.
۷-۲-۱- گردشگر ورزشی
هر نوع مسافرتی که به منظور فعالیتهای ورزشی باشد، جهانگردی ورزشی نامیده می شود، مانند اسکی، پیادهروی، کوهپیمایی، کوهنوردی، دوچرخهسواری، شکار، شنا، قایقرانی، شرکت در مسابقات ورزشی و تماشای مسابقات و امثال آن.
۸-۲-۱- گردشگر مذهبی و زیارتی
این نوع از جهانگردی یکی از رایجترین اشکال جهانگردی در سراسر جهان است. جاذبههای مذهبی، زیارتگاهها و اماکن مقدسه هر ساله تعداد زیادی از جهانگردان را به سوی خود جلب می کند.
۹-۲-۱- گردشگر بازرگانی و تجاری
مهمترین مسافرتهایی که تحت این عنوان صورت میگیرد، عبارتند از : سفر هایی که افراد برای شرکت در بازارهای مکاره و نمایشگاههای کالا و صنایع و یا سرکشی و بازدید از تأسیسات کارخانهای و نظایر آن مینمایند.
۱۰-۲-۱- گردشگر سیاسی
مسافرت به منظور شرکت در اجلاس و مجامه بین المللی، کنگرهها و سمینارهای سیاسی،جشنهای ملی و مذهبی، مراسم ویژه سیاسی مانند تدفین رهبران و شخصیتهای سیاسی، پیروزی رهبران احزاب و به حکومت رسیدن آن ها و نظایر آن جهانگردی سیاسی خوانده می شود. (رضوانی، ۱۳۸۲، صص ۱۸، ۱۹و ۲۰ ).
پيترتيرگ[۵] براساس نوع فعاليتها گردشگري را به دو نوع فراغتي و تجاري تقسيمبندي نموده است (اعرابي و ايزدي؛ ۱۳۷۸ ص:۱۲). ويليامز[۶] از چارچوب تيپ شناسي گردشگري به منظور انواع گردشگر بهره جسته است. در اين تيپشناسي گردشگري به انواع تفريحي، تجاري، استفاده از مزاياي تندرستي، آموزشي، فرهنگي و اجتماعي طبقهبندي ميشوند. طيف انگيزه اينگونه سفرهاي گردشگري از تفريح و تفرج تا كسب تجربه در تغيير است (تولايي؛ ۱۳۸۶ ص: ۴۳).
والن اسميت[۷] شش نوع گردشگري را در طبقهبندي خود، به شرح زير بيان ميكند:
۱- گردشگري قومي: اين نوع گردشگري، گردشگران به منظور مشاهده سبك زندگي افراد بومي و اقوام انجام می شود.
۲- گردشگري هنري: گردشگري هنری در پی شناخت هنرهاي ملل و مردم ديگر و آگاهی از آن است.
۳- گردشگري تاريخي: اين گونه از گردشگری که «گردشگری میراث» نیز نامیده می شود به بازديد از موزهها، مکانها و ابنیهتاريخي ميپردازند و امروزه بخش عمدهای از گردشگران را به خود اختصاص داده است.
۴- گردشگري مبتني بر طبيعت يا طبيعتگرا: تأكيد این گونه گردشگری بر جاذبههاي طبيعي و محيطي و پناه بردن به آغوش طبیعت زیبا و تحسین و درک و لذت بردن از جاذبه های طبیعی است.
۵- گردشگري تفريحي و ورزشي: توجه این گونه از گردشگری معطوف به شركت در فعاليتهاي ورزشي، استفاده از چشمههاي آب معدني، حمام آفتاب و برخود های اجتماعي در يك محيط دلنشين و راحت است.
۶- گردشگري مرتبط با كار: مقصود اصلی از اين گونه گردشگري تفريح و يا استراحت نيست، بلكه انجام بخشي از كار و حرفه توأم با مسافرت است. مشخصه این گردشگری شرکت در کنفرانس ها، گردهماییها، سمینارهای علمی، تحقیقاتی و تخصصی است (پاپلی یزدی و سقایی ،۱۳۸۵، ص ۴۶ و ۴۷).
۲-۲- تعریف و مفهوم گردشگری روستایی
«گردشگری روستایی امروزه یکی از مردمیترین انواع گردشگری محسوب می شود» (شارپلی، ۱۳۸۰، ص ۵ ).
به طور کلی گردشگری روستایی از دو جنبه دارای اهمیت است، یکی بعنوان یک فعالیت گستردهء جهانی و دیگری بعنوان یک تأکید بر توسعه سیاستهای منطقهای و محلی (رحیمی، ۱۳۸۱ ص۲۲۶ در مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۱۵). علاوه براین باید پذیرفت که تعریف مشترک و پذیرفته شدهای بین محققان در زمینه گردشگری روستایی وجود ندارد. شناخته شدهترین و عمومیترین تعریف مربوط به لین است که اين نوع گردشگری را به عنوان فعالیتهای گردشگری در محیط روستایی میداند (علی قلیزاده فیروز جایی، ۱۳۷۶).
گردشگری روستایی آن نوع از گردشگری است که مقصد آن خارج از محدوده شهرها میباشد و عرفاً قلمرو روستایی تعریف می شود (قاسمی ایرج ،۱۳۸۸ ، ص۲۰۱).
کنفرانس جهانی گردشگری روستایی Rural Tourism Conference, 2006 :19) (، گردشگری روستایی را شامل انواع گردشگری با برخورداری از تسهیلات و خدمات رفاهی در نواحی روستایی میداند، که امکان بهره مندی از منابع طبیعی و جاذبه های طبیعت را همراه با شرکت در زندگی روستایی (کار در مزرعه و کشاورزی) فراهم می آورد (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۲۷).
دات[۸] گردشگري روستايي را اينگونه تعريف ميكند: «فعاليتي چند وجهي كه در محيطي خارج از شهر صورت ميگيرد و به گردشگران ماهيت زندگي روستايي را نشان ميدهد». آپرمان نيز ميگويد: «گردشگري روستايي به فعاليتهاي مزرعهاي و غيرمزرعهاي گفته ميشود كه در جوامع و نواحي روستايي انجام ميشود، اما فعاليتهاي تفريحي بيروني مانند پاركهاي موضوعي و نواحي حيات وحش را شامل نميشود» (رضوانی، ۱۳۸۷، ۲۷).
به هر حال از لحاظ مفهومی به نظر ساده می آید که گردشگر روستایی را به عنوان گردشگری که در مناطق پیرامون شهرها را در بر میگیرد تعریف کرد، ولی این تعریف نمیتواند شامل مجموعه ای از فعالیتها و اشکال متنوع مدیریتی و نهادهای توسعه یافته در کشورهای مختلف که در ارتباط با صنعت گردشگر فعالیت می کند، شود (مهدوی، ۱۳۸۳،ص۱۵).
از دیدگاه مفهوم وسیعتر میتوان گردشگر روستایی را در بر گیرنده دامنهای از فعالیتها، خدمات مربوط به تفریح و آرامش گردشگران دانست که به وسیله کشاورزان و مردم روستایی برای جذب گردشگران به مناطق خود به منظور کسب درآمد صورت میگیرد.
اگر این برداشت وسیعتر را بپذیریم، در کل گردشگر روستایی، گردشگر زراعی و کشاورزی را دربر میگیرد و به تبع آن ارائه خدمات نظیر اسکان، پذیرائی، امکانات و وسایل سرگرمی و تفرج، بر پایی جشنها و مراسم محلی، تولید و فروش صنایعدستی و محصولاتکشاورزی و غیره به گردشگران را شامل می شود (شریف زاده و مراد نژاد۱۳۸۱، ص۵۴ در همان منبع، ص۱۶).
در سال ۱۹۸۶ کمیسیون جامعه اروپا نیز گردشگر روستایی را اینگونه تعریف می کند:
«گردشگر روستایی تنها شامل گردشگری کشاورزی نیست، بلکه همه فعالیتهای گردشگری در مناطق روستایی را در بر می گیرد» تلاش برای مشخص نمودن انواع این فعالیتهای گردشگری نتیجه چندانی ندارد، اما قلمرو جهانگردی روستایی در فهرستی که توسط اتحادیه اروپا تنظیم شده است، به روشنی نمایان است.
جدول ۲-۱: گستره فعالیت های تفریحی در حومه شهر (نواحی روستایی)
|
|
۶- فعالیتهای اکتشافی
|
۷- فعالیتهای فرهنگی
|
||
|
||
۴- ورزشهای روی زمین خشک
|
۸- فعالیتهای مرتبط با سلامت
|
|
۵- فعالیت های ورزشی
|
منبع: ( مهدوی، ۱۳۸۳، ص۱۶)
بنابر تعریف گروه مردمی گردشگر آمریکا (DOT)[9]: «گردشگر روستایی به هر چیزی گفته می شود که گردشگران را به نواحی پیرامون شهر های اصلی می کشاند» ( همان منبع ص ۱۶).
بااین حال در اروپا گردشگری روستایی اغلب برای توصیف گردشگری گشاورزی (یا گردشگری مبتنی بر مزرعه) به کار برده می شود، اما در صورت لزوم همه فعالیتهای گردشگری در نواحی روستایی را در بر میگیرد (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۲۸).
در استرالیا در هر دو بخش ملی و محلی، گردشگر روستایی بعنوان:
«یک فعالیت چند بخشی و مکانی در یک محیط خارج از نواحی شهری میباشد و به گردشگران، ماهیت زندگی آن مکان را نشان میدهد» تعریف شده است (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۱۷).
به هر حال، با توجه به تعاریف ذکر شده از گردشگری و گردشگری روستایی، میتوان گفت که اکثر این تعاریف گردشگرروستایی را بعنوان، کلیه فعالیتهایی که در یک فرد در نواحی روستایی و نواحی غیر شهری که دور تر از محل اقامت و کار خود انجام میدهد، تعریف نموده اند. ولی همچنین گردشگر روستایی را میتوان اینچنین تعریف نمود:
«گردشگر روستایی به کلیه فعالیتها و خدماتی گفته می شود که توسط کشاورزان، مردم و دولتها برای تفریح و استراحت گردشگران و همچنین جذب گردشگران در نواحی روستایی صورت میگیرد، گفته می شود و می تواند شامل گردشگر کشاورزی، گردشگر مزرعه، گردشگر طبیعی و فرهنگی بشود» (مهدوی، ۱۳۸۳، ص۱۸ ).
۱-۲-۲- انواع گردشگری روستایی
همان گونه كه قبلاً ذكر شد بنابر تعريف كميسيون جامعه اروپا (۱۹۸۶) توريسم روستايي تنها شامل توريسم كشاورزي نميشود، بلكه همه فعاليتهايي را كه گردشگران در مناطق روستايي انجام ميدهند را دربر ميگيرد. از اين رو ميتوان گفت كه گردشگران به دلائل مختلف و با انگيزههاي متفاوت از نواحي روستايي بازديد ميكنند. بنابراين ميتوان با توجه به اهداف گردشگران، گردشگري روستايي را به پنج دسته تقسيم نمود:
۱- توريسم طبيعي: كه عمدتاً در تعامل با جاذبههاي اكولوژيكي قرار دارد.
۲- توريسم فرهنگي: كه مرتبط با فرهنگ، تاريخ و ميراث فرهنگي و باستاني مردم روستايي است.
۳- اكوتوريسم: نوعي از توريسم است كه علاوه بر تعامل با جاذبههاي طبيعي با زندگي و هنجارهاي اجتماعي مردم محلي كه خود نيز در تعامل با جاذبههاي طبيعي فوق هستند در ارتباط ميباشد.
۴- توريسم دهكدهايي: در اين نوع توريسم گردشگران در خانوارهاي دهكده زندگي نموده و در فعاليتهاي اقتصادي و اجتماعي روستا مشاركت مينمايند.
۵- آگروتوريسم: يا توريسم كشاورزي كه گردشگران بدون ايجاد پيامدهاي منفي بر روي اكوسيستم مناطق ميزبان با فعاليتهاي سنتي كشاورزي در تعامل هستند و يا در آن مشاركت ميكنند (شريفزاده و مرادنژاد؛ ۱۳۸۱ ص۵۴ در مهدوی، ۱۳۸۲، ص ۲۴).
همچنین بنابر نظر جنی هالند و همکاران (۲۰۰۳) گردشگر روستایی می تواند مفهوم گردشگر مزرعه و یا گردشگر کشاورزی را بگیرد، اما هر دو آن ها اجزا، بزرگی از گردشگر در مناطق روستایی بحساب میآیند بنابراین، این مفاهیم می تواند به صورت زیر تعریف شوند:
۱- گردشگر کشاورزی: و آن زمانی است که هدف از دیدار (گردش)، تمرکز ویژهای برروی کشاورزی باشد همانند لذت بردن از تاکستان، و یا همراه بودن با حیوانات.
۲-گردشگر مزرعه: و آن زمانی است که محل سکونتی برای گردشگران در مزرعه فراهم شده باشد. فعالیتهای عمده در نواحی روستایی (قدم زدن و قایق سواری و …) میباشد. اما در اینجا اصلیترین هدف گردشگران، سکونت به همراه کار در مزرعه و یا سکونت در مزرعه است که ایجاد تسهیلات اقامتی تغییر شکل داده اند، میباشد.
۳- گردشگر روستایی یا گردشگر محلی روستایی: این نوع گردشگر که می تواند شامل هر دو مورد بالا بشود و همچنین شامل اردو زدن، اقامت در منزل اجارهای، گشت و شکار در دنیای وحش، بازاریابی صنایعدستی، جشنوارههای فرهنگی، ورزشهای ماجراجویانه، راهپیمایی، بازدید از مکانهای تاریخی، جشنوارههای موسیقی و در واقع هر گونه فعالیت تفریحی که در مناطق که مکانی را در نواحی روستایی بگیرد، می شود.
شارپلی (۱۹۹۷) معتقد است تعدادی از محصولات گردشگر یا انواع گردشگر جزء گردشگر روستایی بحساب می آید، ولی ضرورتا با آن برابر نیستند. به عنان مثال گردشگر کشاورزی به هر نوع گردشگری که مستقیما با کشاورزی (یک مزرعه) مرتبط می شود، اطلاق میگردد و شامل اقامت در مزرعه، اتاقها یا چادر زدن، بازدیدهای آموزشی، خوراک، فعالیتهای تفریحی و فروش محصولات کشاورزی یا صنایعدستی می شود (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۲۵).
۲-۲-۲- پیشینه تاریخی گردشگر روستایی
۱-۲-۲-۲- پیشینه تاریخی گردشگر روستایی در جهان
گردشگری پديدهايست كهن كه از دير زمان در جوامع انساني وجود داشته است و به تدريج در طي مراحل تاريخي مختلف به موضع فني، اقتصادي و اجتماعي كنوني خود رسيده است (رضواني؛ ۱۳۷۴ ص: ۲۷). بنابراين واژه گردشگری به قدمت تمدن است با این حال بررسي تاريخچه آن، گوياي اين واقعیت است كه گردشگری هميشه باتجربه خوشايند همراه نبوده است. مردم در تمدنهاي ما قبل تاريخ (عهد باستان) با اين انگيزه مسافرت ميكردند كه بتوانند غذا به دست آورند، از خطر دوري جويند يا به مناطقي كه داراي آب و هواي مساعدتري است نقل مكان كنند. با افزايش مهارت و كسب فنون، نياز انسان به زندگي اولیه و خانه به دوشي كاهش يافت، و در دورههاي بعد انسان با انگيزهء تجارت و تبادل كالا و خدمات مسافرت ميكرد كه اين امر باعث شد كه امپراطوریها در قارههاي آسيا، آفريقا و خاورميانه رشد كنند. هم چنین این روند ساختار زيربنايي ايجاب ميكردكه جادهسازي،راههايآبي براي سهولت مسافرت فراهم گردد (رضواني؛ ۱۳۸۷ ص: ۳۵). با توجه به مطالب ذکر شده، نمی توان براي گردشگری روستايي نيز ميتوان نقطهء آغازيني را بيان کرد، چرا كه شروع بازديد از جوامع روستايي توسط شهروندان ساير مناطق چندان مشخص نيست. ولی مي توان حدس زد كه از زمان شكلگيري شهرها و گسترش تمدنهاي بشري، انسان به دليل روابط اقتصادي و اجتماعي به انگيزههاي مختلف همواره در طول تاريخ، جهانگردي و گردشگري را تجربه كرده است (شريفزاده و مرادنژاد؛ ۱۳۸۱ ص۵۲ در رضوانی، ۱۳۸۷، ص۳۶).
توريسم روستايي يك پديده بسيار قديمي است. در این زمینه، ترنر[۱۰] معتقد است گردشگری روستايي به عنوان يك فعاليت تفريحي- اجتماعي، ابتدا در نيمه دوم سدهء هجدهم در انگلستان وسپس در اروپا ظاهر شد. قبل از آن هم مناطق روستايي برای فعاليتهاي تفريحي قرار گرفته بود، اما شركت در اين فعاليتهاي تفريحي محدود به اقشار برتر جامعه بود. تا اوايل نيمه دوم قرن هيجدهم يعني تا انقلاب صنعتي افراد نسبتاً كمي امكانات و يا حتي ميل و تصميم به سفر و گردشگري داشتند. مسافرت بسيار كند، سخت و اغلب يك مسئله خطرناك بود و مسافرت به روستاها يك مسئله دشوار بوده است. تا اينكه در دهه ۱۸۵۰، توسعه خطوط راه آهن، سراسر اروپا و آمريكا را به هم وصل كرده انقلاب صنعتی تحولات قابل توجهي در جوامع بشري به وجودآورد و سبب توسعهء سريع شهرها شد. ماشينهاي بخار، ماشينهاي خودكار، تأسيسات مربوط به ديگ بخار توأم با كورههاي بلند، كارخانههاي ذوب و ريختهگري در داخل شهرها ايجاد و توسعه يافت. پس از آن مرفولوژي شهري نيز در نتيجه انقلاب صنعتي و استقرار واحدهاي توليدی دگرگون شد. تقاضا براي نيروي كارگري، نه تنها در افرايش جمعيت شهرها موثر افتاد، بلكه الگوهاي سكونتگاهي را از حالت افقي به عمودي تغيير داد (قادري: ۱۳۸۲ ص: ۱۱۴). به این ترتیب انقلاب صنعتی اگر چه سبب ایجاد برخی مسائل و مشکلات برای جوامع شهری و روستایی شد، ولی موجب گسترش راه ها و جادهها، وسایل حمل و نقل و توسعه ارتباطات هم در سطح محلی، ملی و بین الملل شد، که این خود موجب افزایش مسافرتها و تفریحات به نقاط مختلف جهان از جمله نواحی روستایی شد (رضواني؛ ۱۳۸۷ ص: ۳۶).
همانطور كه گفته شد در بريتانيا و ساير كشورهاي اروپايي، گردشگري روستايي در نيمه دوم سده هجدهم شكل گرفت. در اين دوره گردشگري روستايي در شكلهاي مختلف توسعه پيدا كرد به شكل گردشگري انبوه رسيد. اين توسعه، معلول عواملي نظير، توسعه فناوري، افزايش اوقات فراغت و افزايش درآمد قابل مصرف بود. (قادری، ۱۳۸۲ ص ۱۱۴در همان منبع ص ۳۶ ).
دربریتانیا و سایر کشور های اروپایی گردشگر روستایی در نیمه دوم قرن هیجدهم شکل گرفت. در این دوره گردشگر روستایی در شکلهای مختلف توسعه پیدا کرد و به شکل «گردشگر انبوه» رسید و این توسعه معلول عواملی نظیر، توسعه فنآوری، افزایش اوقات فراغت و افزایش درآمد قابل مصرف بود. اکر چه در ابتدا، تقاضا برای مسافرت و تفریح به نواحی روستایی از طرف مبدأهای بزرگ شهری همانند شهر پراگ بود. اما بنظر میرسد گردشگر روستایی از اروپای شرقی که بیشتر حالت روستایی داشت، آغاز شده (در دورهای از مسافرت شهرنشینان با ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی) تا از اوپای غربی ( مهدوی، ۱۳۸۳، ص۲۸ ).
در اواخر قرن هیجدهم سفرهای تفریحی که نقطه مقابل سفرهای تجارتی، مذهبی و تحصیلی بود در اروپا رایج شد و ویژگی این سفرها نیز تغییر کرد زیرا گردشگران طبقه متوسط که به سراسر اروپا سفر میکردند افزایش یافته بود و هدف از این مسافرتها تحصیل نبود بلکه به منظور بازدید از مناطق دیدنی سفر میکردند (منشی زاده و نصیری،۱۳۸۱ ، ص۵۱ در ، مهدوی، ۱۳۸۳ ص ۲۹ ).
در قرن نوزدهم گسترش خطوط راه آهن، دسترسی به مناطق روستایی را برای افراد زیادی فرآهم کرد و شروع توسعه صنعت گردشگر سبب گسترش گردشگر روستایی شد. در قرن بیستم، نه تنها تقاضا برای گردشگر روستایی رشد سریعی پیدا کرد، بلکه محدوده فعالیت آن نیز متنوع شد. در فاصله بین جنگهای جهانی دوم، بسیاری از مردم برای اولین بار از تعطیلاتی بهره مند شدند که هزینه آن پرداخت میشد و به دلیل توسعه حمل و نقل و سهولت جابجایی راهیابی به روستا آسان شد. در این دوره طبقه متوسط جامعه در گردشگر روستایی کشور خودشان شرکت میکردند، در حالی که ثروتمندان از گردشگر خارج از کشور بهره میبردند (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۳۷).
شاید بیشترین تقاضای گردشگر روستایی از سال ۱۹۴۵ اتفاق افتاد که بطور کلی باعث رشد تقاضا در کلیه زمینه های گردشگری شد و به تبع آن تقاضا گردشگر روستایی نیز افزایش یافت. و بطور کلی مهمترین عامل موثردر زمینه توسعه گردشگر روستایی، افزایش سریع مالکیت خودرو بود. در بریتانیا سال ۱۹۳۹ تنها دو میلیون اتومبیل در جادهها رفتوآمد میکرد که این میزان در دهه ۱۹۹۰ به ۲۲ میلیون دستگاه افزایش یافت، و حجم زیادی از مردم براحتی میتوانستند از حومههای شهری بازدید کنند. برای مثال تعداد مسافرتهای روزانه به حومههای شهری (روستاهای نزدیک شهر) در تعطیلات پایان هفته فصل تابستان در بریتانیا بین سال های ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۷ تقریبا دو برابر شد (قادری، ۱۳۸۲، ص ۱۱۶ در مهدوی،۱۳۸۲، ص۳۰).
امروزه در بسياري از كشورهاي جهان توريسم روستايي توجه تعداد زيادي از گردشگران را به خود جلب كرده است و به عنوان يكي از مردميترين اشكال توريسم به شمار ميآيد. چنانكه براساس گزارش سازمان همكاري و توسعه اقتصادي (OECD)[11] در ايالت متحده آمريكا در سال ۱۹۹۳ بيشتر از ۷۰ درصد جمعيت اين كشور از انواع تفريحات روستايي برخوردار گرديدهاند و در بيشتر كشورهاي صنعتي جهان نيز چنين وضعيتي وجود دارد. براساس بررسيهاي شبكه تفريحي روستا (CRN)[12] سال ۱۹۹۴ در انگلستان، تعداد افرادي كه به طور روزانه در سال ۱۹۹۳ از مناطق روستايي بازديد كرده بودند بيش از ۹۰۰ ميليون نفر بالغ گرديده است (منشيزاده و نصيري: ۱۳۸۱ ص۱، همان منبع ص ۳۰).
۲-۲-۲-۲ -پیشینه تاریخی گردشگر روستایی در ایران
ايران يكي از ده كانون مهم شكلگيري تمدن بشري در جهان بوده است و نخستين آثار مدنيت كه در اين سرزمين كشف شده به هزاره پنجم پيش ازميلاد مسيح تعلق دارد (WTO در محلاتي، ۱۳۸۰ص: ۲۷۰ در مهدوی، ۱۳۸۲ ص۳۰).
سرزمین ایران با آثار تاریخی، هنری و میراثهای فرهنگی خود به طور قطعی برای جهانگردان عهد قدیم بهترین مقصد محسوب میشد (رضوانی، ۱۳۸۲، ص ۱۸۹).
چنانچه ورود آرياييها در هزاره دوم پيش از ميلاد به اين كشور و حكومت عيلاميها، مادها، هخامنشيان، ساسانيان و … حكايت از ايجاد تمدن پربار و ديرينه در اين سرزمين دارد. در عين حال اين كشور در طي دورههاي مختلف مورد توجه بسياري از افراد بوده كه به منظورهاي خاصي از جمله تجارت و دادوسند، تفريحي، فرهنگي و … به آن مسافرت ميكردهاند و همینطور وجود رسومهای مختلف در این کشور از جمله پناه بردن به طبیعت در ایام مختلف سال به صورت دسته جمعی و گروهی نشان از وجود روحیه گردش و تفریح را در بین مردم این سرزمین داشته است (مهدوي، ۱۳۸۲، صص ۳۰ و۳۱).
در ایران پس از اسلام براساس توصیه و تأکید قرآن کریم، نهج البلاغه، روایات و احادیث ائمه (ع) و بزرگان دین، مسلمانان به گردشگری و جهانگردی تشویق و ترغیب شده اند. به همین دلیل میتوان گفت که اسلام تأثیر به سزایی در گردشگری و نحوه مسافرت در ایران داشته است. در این دوره سیاحان زیادی به ایران سفر کرده و از مناطق از جمله نواحی روستایی و عشایری این سرزمین دیدن کرده اند، که در کتب تاریخی و سفر نامه های مختلف به آن اشاره شده است.
در زمينه سابقه سفر به نواحي روستايي، مطالعات و تحقيقات چنداني انجام نشده است. ولي با توجه به آداب و رسوم موجود در نواحي روستايي و سكونت اكثريت جمعيت در اين نواحي، ميتوان گفت گردشگري در نواحي روستايي كشور نيز، جايگاه خاص خود را داشته است. به عبارتي ميتوان گفت گردشگري روستايي در ايران از زمان شكلگيري تمدنهاي بزرگ و ايجاد شهرها وجود داشته و گردشگران در اين زمان به منظورهاي خاصي به اين نواحي مسافرت ميكردهاند (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۳۰۶).
با توجه به مطالب فوق، بطور کلی میتوان گفت که صنعت گردشگر، صنعت نوپایی در کشور است که هنوز در ابتدای کار خود میباشد و گردشگر روستایی نیز که جزء کوچکی از این صنعت بحساب می آید، هنوز جایگاه خود را (بجز در چند مورد اندک) در برنامه ها و طرحهای توریستی بدست نیاورده و هنوز بعنوان یک صنعت در آمدزا و کآرا و صنعتی بدون آلودگی، بدون صرف هزینه زیاد و بقول اقتصاددانان «صادرات نامرئی» به آن نگریسته نمی شود (مهدوی، ۱۳۸۳، ص ۳۴ ).
۲-۳- تعریف و مفهوم توسعه روستایی
تاکنون تعاریف بسیار متعددی از توسعه ارائه شده و با گذر زمان نیز تعاریف جدیدتری ارائه گردیده است. تعاریف موجود در بابب توسعه، نتیجه دیدگاه های متفاوت در خصوص آرمانهای بشری، نیازهای انسانی و جامعه مطلوب است.
با این حال میتوان گفت توسعه جریانی است چند جانبه و چندبعدی که علاوه بر بهبود اقتصادی و افزایش محصول و درآمد، شامل تغییر در نهادها، ساختارهای اداری و اجتماعی، عقاید و نگرش عامه مردم نیز میباشد (ازکیا ۱۳۶۴،ص ۱۸، محمد رضا رضوانی،ص۲۱ ).
ادبیات توسعه روستایی نیز تعاریف متعددی از توسعه روستایی را در خود دارد. هر چند این تعاریف، مولفه های مشترک فراوانی را در خود دارند، لیکن از تفاوتهای مشهودی نیز برخوردارند که این اختلاف ناشی از بینش نظری و سطح تحلیل و بررسی موضوع است. برای تبیین مناسب تر فضای مفهومی توسعه روستایی، به برخی از تعاریف مطرح به شرح زیر اشاره میگردد:
دیاسن[۱۳](۱۳۶۸) معتقد است هدف اصلی توسعه روستایی باید توانا ساختن تودههای جمعیت روستایی باشد که اکنون نمی توانند با تلاش های خودشان نیازهای اساسی زندگی انسانی را برآورده سازند. در نتیجه توسعه روستایی شامل فرایند عمیقی از تغییرات در کل جامعه است. این فرایند برای افزایش فرصتهای قابل دسترسی برای فرد و افزایش امکانات بهره وری از آنهاست (ازکیا و غفاری، ۱۳۸۳، صص۲۱-۲۲ در همان ص۲۲)
بانک جهانی توسعه روستایی را چنین تعریف می کند: توسعه روستایی، استراتژی است که برای بهبود زندگی اقتصادی و اجتماعی گروه مشخصی از مردمان که همان روستائیان فقیرند، طراحی می شود. این استراتژی در پی گسترش منافع توسعه در بین فقیرترین افرادی است که در نواحی روستایی به دنبال امرار معاش هستند. از نظر بانک جهانی، فقرای روستایی، شامل کشاورزان خردپا، اجاره نشینها و خوش نشینها می شود (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی ، ۱۳۸۶ ،ص ۱۴).
کپ[۱۴] توسعه روستایی را به عنوان فرآیندی میداند که از طریق کوششهای جمعی در پی بهبود در بهزیستی مردم است که خارج از مناطق شهری زندگی می کنند. به نظر او هدف توسعه روستایی باید بسط و گسترش دامنه فرصتها برای مردم روستایی باشد (رضوانی محمد رضا، ۱۳۸۶ ،ص۲۲). و مهاتما گاندی توسعه روستایی را به سادگی، تبدیل روستا به مکانهای قابل زیست و متناسب با رشد و تعالی انسان معرفی میکرد (محمد رضا رضوانی، ۱۳۸۶،ص ۱۴).
پروفسور جرج آکسین[۱۵] توسعه روستایی را چیزی بالاتر از انجام وعدهء نیکوی افزایش باروری و بازده کشاورزی و ایجاد رونق در بخش کشاورزی میداند. توسعه روستایی از دیدگاه او عبارت است از اعلام وعدهء ارزشمند افزایش شخصیت و اعتبار زندگی روستایی و تغییر زارع از روستایی فقیر به یک کشاورز مترقی و علمی و در همان حال تهیهء کیفیت بالای زندگی، تغذیهء بهتر و عرضهء منظم و بیشتر مواد غذای برای ساکنین شهرها با قیمت ارزانتر میباشد.این همان قول بهتر کردن شرایط زندگی آن ها درمحیط روستا است (حسین آسایش،۱۳۸۳، ص ۲۲).
توسعه بطور کلی فرآیندی پویاست که همراه با روندهای دگرگون ساز، به وضعیتی متعادل و قابل زیست میانجامد. بر همین اساس، توسعه یافتگی در جنبه نظری، بدین معناست که افراد و گروه های اجتماعی یک سرزمین قادر به تعیین سرنوشت خویش شوند و بتوانند اهداف ملی را با انتخابی آگاهانه، براساس شرایط و امکانات خویش، به پیش برند، بدون آنکه در مناسبات و روابط خود با مشکلاتی همچون بحران، استثمار، وابستگی و سلطه مواجه گردند (سازمان شهرداری ها و دهیاریهای کشور،۱۳۸۷، ص۳۹۲).
پس میتوان گفت که طبق قطعنامهء کنفرانس جهانی در مورد اصلاحات ارضی و توسعهء روستایی هدف عمدهء توسعهء روستایی«ریشه کن کردن فقر، گرسنگی و سوء تغذیه» در چهارچوب هدفهای زیر است:
- کاهش فقر روستایی؛
- رفع سوء تغذیه؛
- تأمین حداقل خدمات عمومی؛
- توسعهء فرصتهای شغلی ؛
- بهبود بهره وری درآمد؛
- افزایش تولید کشاورزی و مواد غذایی؛
- افزایش خوداتکایی؛
- تأمین امنیت اجتماعی؛
- انتقال منابع به مناطق روستایی (رضواني علی اصغر، ۱۳۷۴، ص ).
۲-۴ – تعریف و مفهوم توسعه پایدار روستایی
اصولا ارائه یک تعریف جهانی دقیق و صریح از توسعه پایدار امکان پذیر نمی باشد. توسعه پایدار مفهومی چند بعدی است که از اصطلاح پیریجز[۱۶] تحت عنوان «معمای پایداری» اخذ شده است (بدری سید علی ، طاهرخانی مهدی، ۱۳۸۷،ص۶۷).
به رغم انجام مباحث بسیار و برگزاری چندین اجلاس جهانی، از جمله اجلاس استکهلم (۱۹۷۲م)، برونتلند (۱۹۸۷م)، ریودوژانیرو (۱۹۹۲)، ژوهانسبورگ (۲۰۰۲م) و چندین کنفرانس و نشست ملی و بین المللی دیگر، هنوز ابهامات در مورد مفهوم توسعه پایدار وجود دارد (دانشنامه مدیریت شهری و روستایی،۱۳۸۷، ص۱۹۴).
توسعه پایدار براساس تعریف گزارش برانتلند، توسعهای است که نیاز های نسل حاضر را بدون لطمه زدن به توانایی نسلهای آینده در تأمین نیاز هایشان فرآهم میسازد. پایداری را میتوان درجه سازگاری نیازهای فعلی وآتی در یک اقتصاد دانست. بنا به تعریف تیتنبرگ (۱۹۸۴)، پایداری به این معنا است که نسلهای آتی لااقل در سطح رفاه نسل فعلی باشند. همچنین به اعتقاد کلولند و کافمن (۱۹۹۵)، معیار پایداری باید نتیجه یکپارچگی حسابهای اقتصادی و منابع طبیعی و غیر طبیعی باشد (بدری سید علی، طاهرخانی مهدی، ۱۳۸۷، ص۸۶).
با این وجود، تعریف زیر جامعترین و قابل قبول ترین تعریف توسعه پایدار است که در بر گیرندهء کلیه ابعاد توسعه پایدار میباشد:
«توسعه پایدار به معنی مدیریت و حفاظت منابع پایه و جهت دادن به تحولات تکنولوژی و نهادی است، به ترتیبی که نیاز انسان و نسلهای کنونی و آیندهء بشریت به صورت مستمر و پایدار تأمین شود. در توسعه پایدار (کشاورزی) شیلات و آبزیپروری، منابع خاک و آب و منابع ژنتیکی گیاه و حیوانی حفظ شده و محیط زیست تخریب نمی شود و از نظر فنی متناسب، از نظر اقتصادی قابل قبول و پا بر جا و از نظر اجتماعی قابل پذیرش است» (حسین آسایش،۱۳۸۳،ص۱۹).
در این میان گردشگری نیز با ایجاد اشتغال، افزایش سطوح درآمد، متنوع سازی فعالیتهای اقتصادی، افزایش سطح آگاهی های اجتماعی و ایجاد روابط اجتماعی گسترده بین جامعه میزبان و میهمان به حفاظت از میراث فرهنگی و محیط زیست طبیعی کمک کرده و با جلوگیری از مهاجرت بی رویه و بهینه سازی بهره برداری از زمین به توسعه پایدار روستایی کمک می کند (افتخاری، ۱۳۸۴، ص ۲۴ ا رستمی یسرا، ص۲۹).
۲-۵ – گردشگری و توسعه روستایی
در اوایل دههء ۱۹۸۰، مناطق روستایی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و کشورهای در حال توسعه ازتحولات زیر بنایی در اقتصاد ملی و ناحیهای تأثیر پذیرفتند، اما مناطق کمی توانستند از مشکلات کاهش جمعیت، پایین آمدن سطح اشتغالزایی و درآمد، خدمات دولتی کم و از دستدادن هویت روستایی و فرهنگی رهایی پیدا کنند. بنابراین باید پذیرفت اتخاذ سیاستهای جدید برای کمک به بهبود اقتصادی اجتماعی جوامع روستایی نیاز بود. بنابراین در شرایط کنونی نیز توجه به توسعهء فعالیتهای دیگر اقتصادی در جوامع روستایی نظیر؛ صنایعروستایی، صنایعتکمیلی و فرآوری محصولات کشاورزی و گردشگری روستایی ضروری است. این فعالیتها با وجود این که تمرکز کمتری بر منابع طبیعی تولید دارند، می توانند بسیار به پایداری و رشد اقتصادی جوامع روستایی کمک کنند (شریف زاده و مراد نژاد، ۱۳۸۱، ص ۵۷ در رضوانی،۱۳۸۷، ص۸۱).
بنابراین گردشگری روستایی به عنوان یک کارکرد فراساختاری، از راه مشارکت با سایر بخشهای اقتصادی گسترش و تداوم مییابد و به تبع آن در رشد سایر بخشهای اقتصادی جامعه نیز نقش دارد. در این راستا اهمیت خاص صنعت گردشگری به دلیل افزایش تعاملات اقتصادی، رشد بخشهای مختلف اقتصادی و گسترش تعاملات اجتماعی بین جوامع روستایی و شهری و ملل مختلف است. تنوع سازی اقتصاد روستایی و تعیین راهبردهای جایگزین، مانند گردشگری، فرصتهای شغلی متعددی را در سکونتگاههای روستایی به وجود می آورد (قادری،۱۳۸۲، ص ۱۴۹ در همان منبع). گردشگری روستایی از یک طرف می تواند نقش مهمی را در متنوعسازی اقتصاد جوامع روستایی در قالب صنعت گردشگری ایفا کند و از طرف دیگر می تواند وسیلهای برای تحریک رشد اقتصادی ملی (از راه غلبه بر انگارههای توسعه نیافتگی و بهبود استاندارد زندگی مردم محلی) باشد. هم چنین این صنعت می تواند نقش عمدهای را در توانمندسازی مردم محلی، توسعه منابع انسانی، تنوع و رشد اقتصادی و همچنین خلق فرصتهای شغلی جدید در ارتباط تنگاتنگ باسایر بخشهای اقتصادی و اجتماعی ایفا کند. آنچه مسلم است صنعت گردشگری به عنوان یک کارکرد اقتصادی مکمل در کنار سایر فعالیتهای تولیدی و خدماتی در سطح مناطق روستایی و محلی جریان دارد، و می تواند به عنوان ابزار توسعهء اقتصادی در جوامع محلی نقش ایفا کند (شریف زاده و مراد نژادی، ۱۳۸۱، ص ۵۷ در همان منبع، ص ۸۲).
به هر حال گردشگری بعنوان ابزاری برای توسعهء روستایی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- احیا و ساماندهی دوباره فعالتهای اقتصادی محلی و بهبود کیفیت زندگی؛
- درآمد مازاد در کنار بخشهای کشاورزی، صنعتی و خدماتی و همچنین کمکهای متنوع به درآمد ناشی از خرید و فروش محصولات کشاورزی؛
- احتمال برقراری ارتباطات اجتماعی جدید به ویژه با از میان بردن انزوای نواحی و گروه های اجتماعی دورافتادهتر؛
- فراهم کردن فرصتهایی برای ارزیابی دوبارهء میراث و نمادهای آن، منابع طبیعی سرزمین، دسترسی به فضاهای آزاد و هویت مکانهای روستایی؛
- یاری رساندن به پایداری اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی؛
- کمک به ارزشهای اقتصادی کیفیت تولیدات مواد غذایی حاضر، ساختمانهای بی استفاده و رها شده، مناظر و فرهنگ منحصر به فرد؛
- تجدید حیاط اقتصاد ملی و بهبود کیفیت زندگی؛
- درآمد تکمیلی برای کشاورزی، صنایعدستی و بخش خدمات (گر چه انواع مختلف گردشگری مشارکت به نسبت کمی درآمد مزارع دارند)؛
- امکان برقراری تماسهای اجتماعی، به ویژه در نواحی روستایی دور دست و بین گروه های اجتماعی منزوی؛
- کمک به سیاستهای پایداری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی؛ و
- کمک به درک اقتصاد ویژه، تولید مبتنی بر کیفیت مواد غذایی، و ساختمانهای استفاده نشده و متروک، مناظر خاص، فضا ها و فرهنگ.
از طرف دیگر، در این زمینه باتلر و کلارک معتقداند گردشگری در نواحی روستایی لزوما راه حل جادویی برای توسعهء نواحی روستایی نیست. ملی با توجه به نشتهای درآمدی، ضریب های تکاثری در حال افول، دستمزد اندک، کار وارداتی و محافظه کاری سرمایه گذاران در بخش گردشگری، حداقل در شرایطی که اقتصاد روستایی ضعیف باشد، می تواند موجب تولید و توزیع درآمد و اشتغال شود. در این شراط قبل از اینکه گردشگری نقطه اتکای توسعهء روستایی شود، بهتر است زمینه ساز اقتصاد متنوع و تلفیقی گردد (رضوانی، ۱۳۸۷، صص ۸۲ و۸۳ ).
به هر حال دیدگاه ها و نظریات مختلفی در مورد توسعهء گردشگری در نواحی روستایی و نحوهء ارتباط آن با توسعهء روستایی وجود دارد، به گونه ای که بسیاری توسعهء گردشگری را راه حل بسیاری از مشکلات نواحی روستایی میدانند، و به همین دلیل گردشگری عنصری اساسی برای احیاء و بازسازی نواحی روستایی شناخته می شود. بعضی آن را به عنوان بخشی از بازار گردشگری روستایی میدانند و معتقدند میتوان آن را با اشکال دیگری مقایسه کرد. برخی نیز معتقدند که گردشگری روستایی را میتوان به عنوان فلسفهای برای توسعهء روستایی محسوب کرد.
۲-۶ – تعریف گردشگری پایدار
با توجه به ضرورت مشارکت مفاهیم توسعهء پایدار در توسعهء گردشگری، نویسندگان بسیاری برای تعریف یا توصیف گردشگری پایدار تلاش کرده اند اما یک تعریف پذیرفته شده جهانی وجود ندارد. سازمان جهانی گردشگری (۱۹۹۸) تعاریف پذیرفته شده را توسعه میدهد و اظهار می کند، «گردشگری پایدار به منظور تأمین نیازهای جاری افراد و گروه های دارای نفع توسعه یافت، ضمن اینکه این منابع را برای استفاده در آینده نیز حفظ می کند. این منابع شامل منابع زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است».
براساس دیدگاه فدراسیون پارکهای ملی و طبیعی مجارستان، گردشگری پایدار در بر گیرنده تمامی فعالیتهای مربوط به مدیریت و گسترش صنعت گردشگری است، که موجب تداوم فرایندهای مربوط با توجه به ساختها و کارکردهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی می شود. همچنین «بنیاد جهانی حیاط وحش» گردشگری پایدار را به عنوان نوعی گردشگری تعریف می کند که متناسب با ظرفیتهای طبیعی موجود و به منظور باز تولید و بهره برداری پایدار از منابع طبیعی عمل می کند، مشارکت مردم محلی و تقسیم عادلانهء منافع حاصل از کارکردهای گردشگری در بین مردم و توجه به خواسته های مردم و گروه های محلی، مورد توجه اساسی است.
باتلر نیز در سال ۱۹۹۳، گردشگری پایدار را شکلی از گردشگری تعریف کرد که بتواند در یک محیط در زمان نامحدود ادامه یابد و از نظر انسانی و فزیکی به محیط زیست صدمه نزند و تا بدان حد فعال باشد که به توسعهء سایر فعالیتها و فرایندهای اجتماعی لطمه وارد نیاورد. برمول و لن توسعه پایدار گردشگری را در گرو انجام طرحهایی میدانند که با اجرای آن ها، احیای دراز مدت منابع طبیعی و انسانی در فعالیتهای گردشگری تحقق پیدا کن (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۱۱۹و ۱۲۰).
شکل ۲-۱ : ابعاد گردشگری پایدار و روابط متقابل بین آن ها
منبع: (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۱۲۰)
به هر حال حال گردشگری پایدار، سطح استانداردهای زندگی جوامع را بهبود بخشیده، در پی ارتقای کیفیت تجربهء گردشگران است و حفظ محیط زیست را که جامعهء میزبان و گردشگران به آن وابسته اند، به دنبال دارد. به طور خلاصه، رویکرد گردشگری پایدار، یکی از کار آمدترین رویکردهای جایگزین برای توسعه بوده، که توان بالقوهای در کاهش آثار منفی حاصل از گردشگری انبوه دارد (همان منبع ص ۱۲۲).
۲- ۷- اصول گردشگری پایدار
همان طور که کسب کارهای گردشگری، توسعه پایدار را در برنامه ریزی محصولات گردشگری و برنامه ریزی بازاریابی و ارائه خدمات بکار گرفتند، اهداف و اصول متعددی درباره توسعه پایدار یافت. مشابه تعاریف متعدد گردشگری پایدار، این اصول بر اساس دیدگاه محققان مختلف، مطرح شد. آنها بر مدیریت منابع اجتماع محلی به منظور تأمین بهزیستی اقتصادی، حفظ منابع، برابری در توزیع هزینه ها و منافع، خود بسندگی مطمئن، و تأمین نیازهای بازدید کنندگان متمرکز هستند. این اصول مشابه با مفاهیم و اهداف گردشگری مسئول در زمینه اجتماعی هستند که توسط مورفی بحث شدند. همهء این اصول برای گردشگری پایدار مهم هستند. بدین ترتیب اصول گردشگری پایدار عبارتند از:
- منابع طبیعی، تاریخی و فرهنگی باید جامعهء فعلی را بهره مند کنند، ضمن اینکه برای نسل آینده نیز حفظ شوند؛
- توسعه باید بگونهای باشد که اثرات منفی آن بر محیط زیست، اجتماع محلی و گردشگران در حداقل ممکن باشد؛
- توسعه پایدار باید کیفیت زیست محیطی مناطق را حفظ و بهبود بخشد؛
- رضایت گردشگران باید تأمین شده و افزایش یابد؛
- باید برابری در توزیع منافع حاصل از توسعه در جامعه وجود داشته باشد؛
- در توسعهء ابداعات در یک اجتماع، باید علایق و منافع همهء گروه های دارای نفع در نظر گرفته شود؛
- پذیرش رویکرد کل گرایانه و راهبردی ضروری است؛
- احترام به فرهنگ، اقتصاد، شیوه زندگی، محیط زیست، و ساختارهای سیاسی در نواحی مقصد حفظ و توسعه یابد؛
- بهره وری پایدار در طول زمان و برای نسلهای آینده تأمین شود؛
- توسعه باید با توجه به محدودیتهای زیست محیطی و با توجه به استفاده صحیح و بلند مدت از منابع برنامه ریزی و مدیریت شود؛
- برنامه ریزی، توسعه و اقدامات گردشگری باید با راهبرد توسعهء پایدار ملی و محلی هماهنگ و یکپارچه باشد؛
- گردشگری باید دامنه وسیعی از فعالیتهای اقتصاد محلی را حمایت و هزینه و منافع زیست محیطی را محاسبه کند، اما نباید فعالیتی تک قطبی در اقتصاد یک ناحیه شود؛
- تحقیقات باید در همهء مراحل توسعهء گردشگری به منظور نظارت و حل مشکلات انجام شود و برای گروه های دارای نفع، امکان پاسخ و واکنش به تغییرات و اخذ امتیاز از فرصتها را فراهم کند؛
- افزایش آگاهی و درک بیشتر نسبت به اهمیت مشارکتی که گردشگری برای محیط و اجتماع به وجود می آورد؛
- بهبود کیفیت زندگی جامعهء میزبان؛
- کاهش مصرف و ضایعات منابع در مقصد؛
- حفظ تنوع در سامانههای طبیعی، اجتماعی و فرهنگی؛ و
- در بازار گردشگری توجه زیادی به محیطهای طبیعی، اجتماعی و فرهنگی نواحی مقصد و ارتقای رضایت و نیازهای مشتری وجود دارد (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۱۲۶ ).
۲-۸- اثرات و پيامدهاي توريسم در نواحي روستايي
يكي از حوزههاي اصلي مورد علاقه براي جغرافيدانها و همچنين ديگر محققان گردشگري، اثرات گردشگري و تفريحات بر جامعه مقصد است (رضواني؛ ۱۳۸۷ صص ۹۰ و ۹۱).
بدیهی است که تامین نیازهای انسانی به بهای انجام تغییرات در کیفیات زندگی صورت میگیرد. دامنه این تغییرات با توجه به مکان و زمان و ماهیت پدیده های تاثیر گذار بسیار متفاوت است.
توسعه صنعت گردشگر نیز موجب بروز تغییراتی در جوامع انسانی شده است که به دو صورت مثبت و منفی قابل تبیین هستند. این تغییرات در اشکال مختلف قابل مشاهده و بررسی هستند. بنابراین مطالعه و بررسی تغییرات و میزان تاثیرات در بخشهای مختلف جامعه بسیار ضروری به نظر میرسد.
میتوان مطالعه و بررسی تغییرات یاد شده را «فرایند ارزیابی» نامید، فرآیندی که در طی آن تغییرات، مورد ارزیابی قرار می گیرند.
از اینرو شاید فرایند ارزیابی در صنعت گردشگر را میتوان یکی از مهمترین مراحل برنامه ریزی و اجرای برنامه های توریستی قلمداد کرد (حیدری چیانه، ۱۳۸۳، ص۹۳ ).
فرایند ارزیابی صنعت گردشگر را میتوان در سه محور عمده بررسی و تحلیل کرد:
- ارزیابی اقتصادی
- ارزیابی اجتماعی – فرهنگی
- ارزیابی زیست محیطی؛ (همان منبع، ص ۹۶).
شكل ۲-۲: مدل مفهومي ارزيابي اثرات گردشگري بر نواحي روستايي با رويكرد گردشگري پايدار
منبع: علی قلیزاده، ۱۳۸۶، ص۸۹
۱-۲-۸- اثرات و پیامد های اقتصادی
هدف از توسعه گردشگری، چه در سطح بین الملل و چه در سطح ملی، امکان توسعه اقتصادی و اجتماعی نواحی مقصد است. به همین دلیل، اکثر کشورهای جهان به اهمیت گردشگری در اقتصاد جهانی از نظر نقش آن در درآمد و اشتغال توجه کرده اند (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۰ ).
در اكثر ارزيابيهاي به عمل آمده از توسعه گردشگري در جهان سوم تأثيرات اقتصادي مهمتر از ملاحظات ديگر است (افتخاري و صالحي امين؛ ۱۳۸۷ص:۶۲).
در حقيقت توريسم به عنوان يك عامل اقتصادي عمده و بسيار مؤثر در سالهاي اخير مورد توجه فراوان قرار گرفته و بدين علت سعي ميشود كه حتيالامكان از عوامل مؤثر در كاهش جريان گردشگري جلوگيري به عمل آمده و امكانات لازم جهت رشد و توسعه آن فرآهم شود (رضواني، ۱۳۷۴، ص۶ )
باتلر (۲۰۰۱) با بررسي مطالعات و تحقيقات مختلف در زمينه تأثير توريسم بر سكونت گاههاي روستايي در كشورهاي در حال توسعه معتقد است كه همه تحقيقات بررسي شده نشان دادهاند كه توريسم «منافع اقتصادي گسترده براي روستاييان» در جوامع روستايي ايجاد كره است، اگر چه در اين تحقيقات ميزان منافع حاصله از توريسم بسيار متفاوت بيان گرديده است (مهدوي، ۱۳۸۲ ص، ۶۵).
گردشگری روستایی به شیوه های مختلف زیر، منبعی سنتی و یا نوین درآمدی برای جوامع روستایی است و آثار مثبت اقتصادی زیر را می تواند به همراه داشته باشد:
- با توسعه کسب و کار گردشگری، مشاغل جدیدی در رابطه با تأمین اقامت، غذا، خرده فروشی، حمل و نقل و سرگرمی به وجود می آید؛
- ایجاد فرصت های شغلی در فعالیت های خدماتی؛
- متنوع شدن اقتصاد محلی؛
- حماایت از کسب و کار و خدمات موجود در نواحی روستایی؛
- جذب کسب و کار های جدید به نواحی روستایی (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۲)؛ و
- کاهش فقر و محرومیت روستائیان؛
- افزایش سرمایه گذاری و توسعه زیر بناهای اقتصادی( شارپلی، ۱۳۸۰، ص ۴۱)؛
گر چه بطور کلی اثرات مثبت اقتصادی گردشگری مورد تأیید است، ولی بسیاری از پژوهشگران معتقدند که گردشگری بطور معمول هزینه های اقتصادی جامعهء میزبان نظیر افزایش قیمت کالا و خدمات، افزایش کاذب قیمت زمین، افزایش هزینهء زندگی، برگشت کم سرمایه، فصلی بودن فرصتهای شغلی، جابجایی در اشتغال افراد بومی و منسوخ شدن برخی فعالیت های مرسوم مانند کشاورزی و ماهیگیری در نواحی روستایی را موجب می شود (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۱ و ۹۲ ).
همچنين شارپلي (۱۹۹۷) در مورد اثرات منفي اقتصادي توريسم بر جوامع روستايي معتقد است كه اگر چه توريسم باعث توزيع درآمد و فرصتهاي شغلي ميشود ولي اين منافع ميبايد مضرات هزينههاي بالقوه اقتصادي را تعادل ببخشد. اثرات منفي اقتصادي توريسم در نواحي روستايي موارد زير را شامل ميشود:
- جريان هاي خارجي برخي از منافع اقتصادي را از مناطق روستايي خارج ميكنند.
- توزيع درآمد و يا اندازه و سطح توسعه توريسم منجر به ايجاد شكاف بين جوامع روستايي ميشود؛
- نخبگان محلي منافع اقتصادي اصلي رابدست ميآورند (مهدوي، ۱۳۸۲، ص ۶۹).
۲-۲-۸- اثرات و پیامد های اجتماعی و فرهنگی
اثرات اجتماعی و فرهنگی گردشگری شیوه هایی هستند که در آن گردشگری تغییراتی را در نظام ارزشی، رفتار افراد، روابط خانواده ها، سبک زندگی جمعی، مراسم سنتی و سازمان های اجتماعی ایجاد می کند.
گردشگران در مدت اقامت در مقصدهای گردشگری با ساکنان محلی ارتباط و تماس برقرار می کنند و نتیجه حاصل از روابط متقابل آن ها در کیفیت زندگی، نظام ارزشی، تقسیم کار، روابط خانوادگی، گرایشها، الگوهای رفتاری، آداب و سنتهای جامعهءمیزبان، تغییراتی را به وجود می آورد.
در صورت وجود تفاوتهای زیاد فرهنگی و اقتصادی بین گردشگران ساکنین محلی، این تغییرات آشکارتر و با اهمیتتر خواهد بود.
پیامد اصلی روابط متقابل گردشگران میزبان، اثر الگو برداری است، وقتی که رفتار افراد میزبان، به تقلید از گردشگران تغییر می کند، تغییر در کاربرد زبان، رشد مصرف الکل، جرم و جنایت، مفاسد اجتماعی و تغییر شکل الگوهای مادی وغیر مادی فرهنگ محلی از دیگر این موارد است (رضوانی، ۱۳۸۷، صص ۹۳ و ۹۴).
از جمله منافع اجتماعی و فرهنگی گردشگر در حوزه میزبان عبارتند از: افزایش فرصتهای شغلی،ارتقاء و بهبود سطح تسهیلات فراغتی، ارتقاء کیفیت و توسعه زیرساختها و خدمات عمومی در جامعه؛(Lankford and Howard ,1994, 138 ; Choi,2003, 58)، تجدید حیات و توسعه هنرهای سنتی و صنایعدستی، تبادل فرهنگی، افزایش سطح آگاهی های مردم و توریستها نسبت به یکدیگر، خرسندی میزبان از آشنایی با افراد جدید، تصویر بهبود یافته جامعه(Liu et al 1987, 195)، بالا بردن حساسیت موضوع برای مسئولین و ترغیب آنان به برنامه ریزی وتلاشی بیشتر در جهت مدیریت و سرمایه گذاری در این بخش، فعال شدن زنان در عرصه اجتماعی و اقتصادی، استقلال زودرس جوانان از خانواده، ایجاد تحرک اجتماعی و گسترش طبقه متوسط Tsartas, 1984 , 520))، تغییر بروی ساختار جمعیت( اندازه، تثبیت، رشد، هرم سنی و مهاجر پذیری(Milmen and Pizam 1988 , 191; Pearce 1989, 85 ;Tsartas,1984, 522) ، بهبود سطح استاندارد زندگی جامعه میزبان and Var 1986, 213) (Liu. (رهنمایی، فرهودی، قدمی، ۱۳۸۹).
به هر حال توسعه گردشگری روستایی می تواند مجموعه ای از منافع اجتماعی – فرهنگی را به شرح زیر برای جوامع روستایی به همراه داشته باشد:
- تقویت و حمایت خدمات محلی؛
- ایجاد امکانات فرهنگی و جاذبههای جدید؛
- افزایش روابط اجتماعی در جوامع دورافتاده روستایی و ایجاد فرصتهای مبادله فرهنگی؛
- ایجاد آگاهی بیشتر از فرهنگهای محلی و هویت جوامع روستایی؛
- نگهداشت جمعیت در روستا؛
- افزایش نقش زنان در جوامع روستایی (شارپلی، ۱۳۸۰، ص ۴۲)؛
- توسعه روابط فرهنگی و تحکیم وحدت ملی؛
- تأسیس یا تقویت موسسات اداری و مدیریتی در روستا؛ و
- افزایش درک و گفت وگو بین جوامع محلی با سایر جوامع به علت افزایش تماس با گردشگران (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۶ ).
البته هجوم حجمه زیادی از گردشگران می تواند اثرات منفی و کوتاه مدت و بلند مدتی بر پایداری اجتماعی و فرهنگی جوامع روستایی داشته باشد، از جمله؛
- افزایش جرم وجنایت و سایر رفتارهای نا مناسب اجتماعی؛
- شلوغی و ازدحام، که زندگی روزمره و خصوصی ساکنین محلی را با مشکل مواجه می کند؛
- کاهش خدمات محلی، از جمله جایگزینی فروشگاههای سنتی با رستورانها و فروشگاههای سوغات؛
- معرفی ایدههای نو، سبکها و شیوه های رفتاری که فرهنگ و ارزشهای سنتی را به چالش میکشاند؛
- ایجاد رقابت برای زمین و سایر منابع جامعهء محلی؛
- سرعت بخشیدن به نابرابریهای اجتماعی در داخل جوامع روستایی؛ و … (همان منبع).
- تضعیف و کمرنگ شدن اعتقادات و باورهای سنتی؛
- تخریب و تحقیر فرهنگ میزبان؛
- بی ثباتی اجتماعی؛
- کپی برداری از الگوی مصرف توریستها و کاهش انسجام و اخلاقیات اجتماعی؛
- کاهش روابط و انسجام خانوادگی؛
- گسترش بیماریهای اجتماعی چون گدایی، قمار، قاچاق، فحشا، تجاری شدن فرهنگی یا کالایی شدن فرهنگ، تجاری شدن روابط میزبان و میهمان (توریست)؛
- کاهش کیفیت زندگی مردم (رهنمایی، فرهودی، قدمی،۱۳۸۹).
۳-۲-۸- اثرات و پیامد های زیست محیطی
یکی از حوزه هایی که به طور عمده مورد علاقه جغرافیدانها است، آثار گردشگری بر محیط زیست است. دلیل این امر در ماهیت جغرافیا نهفته است که دارای رویکرد قوی در زمینه روابط انسان و محیط میباشد. در واقع آثار گردشگری و تفریح بر محیط زیست و تحلیل منابع، حوزهای است که در آن جغرافیدانهای انسانی و طبیعی در مطالعه مسائل مربوط به گردشگری، دارای وجه اشتراکاند. با این حال دیگر، اهمیت صرف محیط زیست طبیعی برای فعالیت گردشگری و تفریح است.
انگیزه اصلی گردشگران در نواحی روستایی، جذابیت محیط روستایی است. موفقیت گردشگران روستایی بستگی به یک محیط جذاب دارد، بنابراین گردشگری روستایی می تواند منافعی به شرح زیر برای نواحی روستایی داشته باشد:
- ضمن تأمین منابع مالی، محرکی برای حفاظت، نگهداری و بهبود محیط طبیعی روستایی نیز محسوب می شود؛
- حفاظت و بهبود محیطهای تاریخی، از جمله خانههای تاریخی، باغها و چمنزارها؛
- حفاظت از چشم اندازهای طبیعی و حیاتوحش؛
- افزایش درک روستائیان نسبت به اهمیت و حفاظت از چشم اندازها وحیات وحش و میراث طبیعی؛
- مشارکت بیشتر افراد جامعه در برنامه های حفاظت و نگهداری در نتیجهء تماس از راه بازدید گردشگران؛
- بهبود رفتار و احترام نسبت به محیط زیست طبیعی؛ (همان منبع ص ۹۸)
- افزایش گرایشهای زیبا شناختی و بهره مندی معنوی از شگفتیهای طبیعی؛
- اختصاص بخشی از گردشگری به محافظت از جذابیتهای طبیعی؛
- بهبود مدیریت ضایعات (زاهدی، ۱۳۸۵، ص ۴۹ در یسرا رستمی، ۱۳۸۸، ص۴۳).
ایجاد آلودگی صوتی و بصری، آلودگی آبوهوا، مشکلات دفع زباله، بروز خسارت به آثار باستانی و تاریخی، مشکلات استفاده از زمین و تخریب سواحل در زمره آثار منفی زیست محیطی گردشگری در نواحی روستایی است (رضوانی، ۱۳۸۷، ص ۹۸ ).
شکل ۲-۳: تاثیر گردشگری بر محیط
منبع: لي، جان، گردشگري و توسعه در جهان سوم، ترجمه دكتر عبدالرضا ركنالدين افتخاري و امينالله صالحي، تهران، انتشارات چاپ و نشر بازرگاني، ۱۳۷۸، ص، ۲٫
۲-۹- نگرش وگرايش جامعه ميزبان به توسعه گردشگري
رویکرد گردشگری پایدار به عنوان شکلی از گردشگری جایگزین، در پی بهبود کیفیت زندگی ساکنین محلی، ارتقاء تجربیات گردشگران و حفظ محیط زیست مقصد میباشد. از آنجا که توسعه گردشگری به صورت چشمگیری به حسن نیت جامعه میزبان بستگی دارد و حمایت آن در توسعه و عملکرد موفقیت آمیز گردشگری، امری ضروری محسوب می شود. در این رویکرد، موفقيت هر پروژه گردشگري مستلزم شناخت و درک کیفیت حمایت جامعه میزبان میباشد. اساس گردشگری یک فعالیت منبع پایه است و به جاذبهها و خدمات وابسته است، اما در عین حال توسعه موفقیتآمیز آن مستلزم میهماننوازی و استقبال از طرف جامعه میزبان نیز میباشد. به طوری که بدرفتاری، بیعلاقگی و سوءظن جامعه محلی، نهایتا به گردشگران منتقل خواهد شد و احتمالا عدم تمایل گردشگران به بازدید مجدد از مقصدهای مذکور، را در پی خواهد داشت. بدینسان درک واکنش جامعه محلی و عواملی که بر روی این طرز تفکر تاثیر میگذارند، به منظور دستیابی به حمایت مطلوب جامعه روستایی از توسعه گردشگری امری ضروری بشمار می آید (علیقلی زاده فیروزجایی، قدمی، رمضان زاده لبسویی ۱۳۸۹، صص ۴۸ – ۳۵).
عواملي كه بر نظرات جامعه ميزبان راجع به گردشگري اثر ميگذارد غالباً به عنوان اثرات اجتماعي، اقتصادي و محيطي توصيف شده اند كه اثرات مثبت به عنوان منافع و اثرات منفي به عنوان هزينه در نظر گرفته ميشوند. تحقيقات باتلر[۱۷] و ديگران حاكي از آن است كه سطح توسعه گردشگري بر نگرش و گرايش جامعه ميزبان، از اثرات مؤثر گردشگري است. به طور كلي نظريه پردازان و محققان عنوان كردهاند كه رابطه معكوسي بين سطح توسعه گردشگري و معيارهاي عيني و ذهني اثرات اقتصادي، اجتماعي و محيطي در جامعه ميزبان وجود دارد (علیقلی زاده فیروز جایی ناصر،۱۳۸۶، ص ).
براي نمونه نمتي[۱۸] در سال ۱۹۹۰ بيان كرده است كه گرايش ساكنين مراحل استقبال، توسعه، رنجش، مقابله و تخريب را طي ميكند. داكسي[۱۹] در مدل شاخص رنجش معتقد است كه همانگونه كه تعداد گردشگران افرايش مييابد، جمعيت ميزبان مخالفت فزآيندهاي را نسبت به گردشگران نشان ميدهد و گرايشهاي ساكنين ازطريق طيفي از مراحل موافقت يا استقبال به مرحله مخالفت ميرسند.
همچنين باتلر تأكيد ميكند كه بافت فيزيكي و محيط اجتماعي ناحيه در آغاز چرخه حيات گردشگري بدون تغيير خواهد بود اما جريان توسعه گردشگري در نواحي مقصد، به نقطهاي از آستانه ظرفيت تحمل ميرسد كه در آن نشانههايي از آثار منفي بروز ميكند. مارتين[۲۰] و يوسال[۲۱] از اين ايده حمايت ميكنند، كه رابطه معكوسي ميان توسعه مراحل چرخه حيات گردشگري و تأثيرات گردشگري بر جامعه ميزبان وجود دارد. بدين ترتيب كه در مراحل آغازين گردشگري، اشتياق فراواني از سوي جامعه ميزبان نسبت به گردشگران به خاطر مزاياي اقتصادي وجود دارد اما كاملاً طبيعي است كه با رخ دادن تغييرات نامطلوب در محيط زيست فيزيكي و نوع گردشگراني كه جذب ميشوند، اين احساسات به تدريج منفي و منفيتر ميشود .
به طور كلي چندين روش به عنوان چارچوبي براي درك واكنش مردم نسبت به گردشگري وجود دارد كه شامل تئوري مبادله اجتماعي، چرخه حيات گردشگري و روش تفكيكي يا بخشي ميباشد. در واقع اين سه روش متضاد هم نبوده بلكه مكمل هماند. تئوري مبادله اجتماعي يك چارچوب زيربنايي براي همه روشها و رويكردها محسوب ميشود كه بر اساس ارزيابي جامعه ميزبان از هزينه و منافع مورد انتظار گردشگري ميباشد. در تئوري چرخه حيات، توسعه گردشگري بر اساس ارزيابي در طول زمان مورد توجه است. بدین ترتیب نحوه نگرش جامعه میزبان تحت تاثیر روند تغییرات و روند توسعه قرار میگیرد. بر اساس این تئوری، نگرش مردم نسبت به گردشگری ممکن است تحت تاثیر روند تحول و توسعه گردشگری در مقصد قرار گیرد. زمانی که گردشگری در مقصد رو به رشد زیاد است، ظرفیت برد اجتماعی به حد نهایی خود میرسد، در نتیجه، آن برای ساکنان غیر قابل تحمل شود. لنفورد و هاروارد رویکرد تفکیکی را مطرح می کنند در این رويكرد هزينه و منافع براي بخشها يا گروههاي مختلف مورد ارزيابي قرار مي گيرد (علیقلی زاده فیروزجایی، قدمی، رمضان زاده لبسویی، ۱۳۸۹،صص ۴۸ – ۳۵). بنابراين بررسي و ارزيابي نگرش و گرايش جامعه ميزبان نسبت به گردشگري امري پيچيده است
نگرش و گرايش جامعه ميزبان به گردشگري به وسيله تعدادي از عوامل نظير وابستگي اقتصادي فرد به گردشگري، اهميت فعاليت گردشگري در سطح محلي، نوع و ميزان تعامل ساكنين با گردشگران، فاصله از ناحيه گردشگري و سطح كلي توسعه گردشگري در يك اجتماع مؤثر واقع مي شود (علیقلی زاده فیروزجایی ناصر ،۱۳۸۶، ص).
به طور كلي اصول پيشنهادي اسكيدمور[۲۲] حاكي از آن است كه ساكنيني كه گردشگري را به طور بالقوه و واقعي ارزشمند در نظر ميگيرند و در عين حال هزينههاي گردشگري را بيش از منافع آن نميدانند، از توسعه گردشگري حمايت خواهند كرد. در اين راستا تحقيقات پيزام، تيريل و اسپالينگ شواهدي را جهت تأييد اين نظر به دست مي دهد.
به طور كلي سه گروه تحت تأثير فعاليت گردشگري در يك اجتماع قرار ميگيرند: ساكنان، فعالان بخش تجاري و خدماتي و مسئولان بخش عمومي. تفاوتهاي قابل توجهي در نگرشهاي سه گروه در رابطه با گردشگري وجود دارد كه فعالان بخش تجاري نگرش مثبتتري به گردشگري نسبت به ساكنان و مسئولان بخش عمومي دارند. (پيزام در مطالعه كيپ كود در ماساچوست آمريكا به اين نتيجه رسيد كه ساكنيني كه در بخش گردشگري اشتغال دارند گرايش مثبتتري را در مقايسه با اشتغال خارج از بخش گردشگري دارند(.
ارزيابي روثمان[۲۳] از اثرات گردشگري فصلي از دو اجتماع ساحلي در دل آوير آمريكا حاكي از آن است كه ساكنيني كه به لحاظ اقتصادي وابسته به بخش گردشگري بودند بطور كلي از گردشگري رضايت خاطر داشته اند همچنين مك گيهي نيز در اين ارتباط آورده است كه صاحبان كسب و كار مرتبط با بخش گردشگري نسبت به ساير گروه ها، گرايش مثبت تري به گردشگري دارند)يكي از عواملي كه مي تواند تصورات ساكنان يا جامعه ميزبان را نسبت به گردشگري تحت تأثير قرار دهد؛ نسبت گردشگران به ساكنان در ارتباط با ظرفيت تحمل حوزه است؛ به طوري كه هر چقدر نسبت گردشگران به جامعه ميزبان افزايش يابد تصورات و گرايش منفي شدن از طرف جامعه ميزبان نسبت به گردشگران افزايش پيدا مي كند و نياز به تقويت محيط فيزيكي درك ميشود. در اين راستا پيزام در مطالعه اي از كيپ كود[۲۴] در ماساچوست آمريكا دريافت كه تراكم بالاي گردشگران، نگرش منفي جامعه ميزبان را به گردشگري افزايش داد. همچنين لانگ و دافيلد معتقدند كه در مناطق حاشيه اي با نسبت كم گردشگران به ساكنين جامعه بومي، اكثريت ساكنين جامعه مقصد گردشگري را امري مثبت تلقي ميكنند.
از عوامل ديگر در توجيه نگرش و گرايش ساكنين از اثرات گردشگري و حمايت از اين فعاليت ميتوان فاصله ساكنين يا محل سكونت از جاذبه گردشگري را نام برد. براي نمونه مانس فيلد[۲۵] به اين نتيجه رسيد كه مردمي كه دورتر از نواحي گردشگري زندگي ميكنند گرايش منفيتري راجع به اثرات گردشگري دارند. مطالعات بليسل و هوي نيز حاكي از آن است كه همراه با افزايش فاصله از جاذبه گردشگري، نگرش به اثرات گردشگري منفي بوده و موافقت كمتري را نشان مي دهد .
شلدون و وار در سال ۱۹۸۴ نگرشهاي ساكنين را در ولز شمالي بررسي كردند به اين نتيجه رسيدند كه كه زندگي در نواحي متراكم گردشگري، منجر به گرايش مساعد و موافقت نسبت به گردشگري مي شود در اين زمينه روثمان به اين نتيجه رسيد كه ساكنيني كه تماس بيشتري را با گردشگران داشتند، از نگرش مثبت تري نسبت به گردشگري برخوردار بودند .
بررسي ديگر از ۲۸ اجتماع روستايي كلرادو توسط لانگ و همكاران حاكي از آن است كه نگرشهاي اجتماع ميزبان از تأثيرات منفي گردشگري با افزايش سطوح وابستگي به گردشگري افزايش مييابد. اين مطالعه نشان مي دهد، هنگاميكه تا ۳۰ درصد از كل خرده فروشيها در جامعه ميزبان از گردشگري نشأت گيرد، حمايت از گردشگري افزايش مييابد. اما فراتر از اين ميزان و آنچه كه به آن سطح ظرفيتتحمل اجتماع اطلاق ميشود، حمايت از گردشگري توسط جمعيت ميزبان به تدريج كاهش مييابد همچنين افزايش جرم و جنايت و بالا بودن قيمت املاك در اين ناحيه روستايي، از عمده ترين اثرات منفي اجتماعي است كه در روستاهاي با سطح بالاتر گردشگري مشاهده ميشود.(Long et al, 1990; 6)
مطالعه ديگر توسط آلن و همكاران (۱۹۹۳) گرايش ساكنين روستايي را به توسعه گردشگري بررسي كرده نتيجه گرفته اند كه تصوير درستتر از اثرات گردشگري با محاسبه كل فعاليت اقتصادي و سطح توسعه گردشگري بدست ميآيد. ساكنين جوامع روستايي داراي فعاليت اقتصادي اندك و توسعه گردشگري پايين، اميد يا انتظارات بالايي به توسعه گردشگري در آينده دارند. ساكنين اجتماعات روستايي داراي فعاليت اقتصادي زياد و توسعه گردشگري بالا، به بعضي از مزاياي توسعه گردشگري پيبرده اند. بنابراين ساكنين اين نوع اجتماعات گرايش مثبتتري نسبت به توسعه گردشگري دارند. اگرچه اجتماعات داراي فعاليت اقتصادي بالا و توسعه گردشگري پايين، به لحاظ اقتصادي پايدار هستند و ساكنين آن نيازي به توسعه گردشگري نميبينند. همچنين اجتماعات داراي فعاليت اقتصادي پايين و توسعه گردشگري بالا، دلسرد ميشوند زيرا آن ها به منافع اقتصادي ناشي از توسعه گردشگري دست نيافتهاند.
لانك فورد در سال ۱۹۹۴ حمايت و گرايش ساكنين، فعالان بخش گردشگري و مسئولان را نسبت به توسعه گردشگري در ناحيه روستايي ايالت واشينگنن و اورگن مورد بررسي قرار داد و به اين يافته رسيد كه تفاوت معناداري بين گروههاي فوق الذكر در جامعه مقصد در خصوص ميزان حمايت از توسعه گردشگري وجود دارد به طوري كه فعالان بخش گردشگري بيشترين حمايت را از توسعه گردشگري نسبت به دو گروه ديگر داشتند و ساكنين اين ناحيه تا حدودي در خصوص توسعه تسهيلات گردشگري اضافي و تشويق گردشگري در محدوده اين اجتماع مردد بودند. همچنين ساكنين معتقد بودند كه دولت محلي نمي تواند اثرات منفي گردشگري را كاهش دهد Lankford,1994; 42)).
مك گيهي و آندرك در سال ۲۰۰۴ در مقاله اي تحت عنوان عوامل پيشبينيكننده حمايت ساكنين روستايي از گردشگري در اجتماعات روستايي آريزونا در ايالات متحده آمريكا به اين نتيجه رسيدند كه ميان وابستگي اجتماع روستايي به گردشگري و گرايش منفي جامعه ميزبان به گردشگري رابطه وجود دارد به طوري كه با وابستگي بيش از پيش اجتماعات به گردشگري، ساكنين به طور روز افزوني از آثار منفي آن در اجتماع آگاه خواهند شد و نگرشهاي منفي به گردشگري برآثار مثبت آن سايه ميافكندMcGehee and Andereck; 2004, 131) ). در مورد گرايشهاي ساكنين نسبت به توسعه گردشگري دو مدل وجود دارد كه در زير به تشريح آن پرداخته ميشود:
۲-۱۰ – مدل داكسي
داکسی[۲۶] با ارائه شاخص رنجش معتقد است زمانی که تعداد گردشگران افزایش مییابد ساکنان نسبت به گردشگر واکنشهای مخالفتآمیزی نشان می دهند و جامعه مراحلی از شادی (رضایت) تا مخالفت را طی می کند (به نقل از(Rayn et al 1998 , 358. علاوه بر این نگرش ساکنین نسبت به گردشگر تحت تاثیر عواملی چون وضعیت اقتصادی حوزه(Johnson et al 1994, 629) )، یکپارچگی و انسجام اجتماعی جامعه(Mccool and Martin 1994 ,pp.29)، مجاورت و نزدیکی به حوزة توریستی(Morphy 8) ، ترس از بین رفتن هویت، وسعت حوزه، مدت زمان برقرای جریانات توریستی یا سطح بلوغ گردشگر در حوزه ( Liu et al 1987 ,36)، شدت تراکم توریست در حوزه (Pizam 1987 , 8)، مرحله توسعه گردشگر (Belise and hoy 1980 , 83)، شدت استفاده از منابع پایه و سطح علاقمندی میزبان (Gursoy et al 2002 ,pp.104) و سن، زبان، روابط شخصی ومحلی و طول اقامت ساکنین (Brougham and Butler 1981 , 589) قرار می گیرد (رهنمایی و دیگران ، ۱۳۸۹ص۲۹ ).
وي چهار مرحله را براي توسعه گردشگري تصور كرده است كه شباهت بسيار زيادي به واقعيت دارد. اين چهار مرحله عبارتند از: خشنودي، رضايت، بي تفاوتي، حساسيت و مخالفت (تقابل).
– مرحله خشنودي و رضايت (اميدواري): در اين مرحله ساكنين محلي توسعه گردشگري را پشتيباني ميكنند و مشتاق سهيم شدن گردشگران در جامعهشان هستند. توسعه سريع گردشگري به وفور با سطوح بالاي رضايت تركيب ميشود. در اين مرحله مخالفان توسعه گردشگري از نظر تعداد كم هستند و معمولاً با بخشي از موضوعات و موارد حاشيهاي مخالفت ميكنند.
– مرحله بي تفاوتي: رشدي كه توسعه سريع گردشگري را تحريك ميكند، دوباره آرام ميگيرد. ساختار اجتماعي جامعه با ورود مهاجران جوياي كار تغيير مييابد. به نظر ميرسد وعدههاي خوب اقتصادي فقط در مورد تعداد محدودي از ساكنين صادق بوده است.
– مرحله حساسيت: چنانكه فعاليت گردشگري به توسعه خود ادامه دهد در طول توسعه به دليل افزايش در واردات و فصلي بودن ممكن است حساسيت رخ دهد. مثل اينكه توسعه گردشگري برنامهريزي نشده باشد و به داخل محيطهاي حساس نواحي گسترش يابد. نهايتاً هزينه كالاهاي اساسي مانند غذا خيلي سريع افزايش پيدا ميكند، به طوري كه نرخ افزايش قيمت اين نوع كالاهاي اساسي سريعتر از نرخ افزايش درآمد اهالي ناحيه است. رشد درآمد نيز كه در مراحل اخير عملي شده بود، با افزايش نرخ تورم كمرنگ ميشود. چنانچه محيط يا جاذبهها در نواحي روستايي در طول دوره توسعه دچار محدوديت و يا تغيير شوند، تعداد بازديدكنندگان ممكن است كاهش يابد و منجر به وفور بيش از حد تسهيلات و در نتيجه ركود اقتصادي ميشود. در طول دوره حساسيت به جهت توسعه برنامهريزي نشده گردشگري، درك و پذيرش امر حفاظت و مراقبت به عنوان يك نياز مطرح ميشود.
– مخالفت(تقابل): در اين مرحله پي برده ميشود كه محيط روبه زوال است و ساكنين بيشتر از هر چيزي توسعه برنامهريزي نشده گردشگري را، در تغيير محيط مقصر ميدانند. ساكنين مخالفت خود را با هر نوع رفتار جديدي از گردشگران كه به آداب و رسوم بي علاقه هستند و رفتارهاي متجاوزانه دارند، ابراز ميكنند. حتي ممكن است چنين مطرح شود كه گردشگران نقش تخريب كننده دارند. وقتي كه افزايش ورود گردشگران از نقطه A به نقطهB ميرسد، اثرات اجتماعي كاهش مييابد. اين مرحله رضايت است. خط افقي ممتد A-D سطوح اثرات اجتماعي را نشان ميدهد. با ادامه مرحله رضايت كه با رشد و توسعه سريع همراه است، سطح تأثير اجتماعي كاهشي را نشان ميدهد. همانطور كه ورود گردشگران ادامه مييابد و بر توسعه تسهيلات اضافه ميشود، در تعامل ميزبان و ميهمان تغييري آغاز ميگردد و نهايتاً رضايت به سوي بيتفاوتي سير ميكند و سطح تأثير اجتماعي به نقطه B ميرسد .
شکل ۲-۴: مدل داکسی در مورد سطوح اثرات اجتماعی
(Gartner, 1966, 180) Source:
نارضايتي از نوع توسعه يا از سطح توسعه گردشگري، آغاز نوعي آگاهي اجتماعي را نشان ميدهد. برخي شاخص ها نشان ميدهد كه ميزان تأثيرات ممكن است متفاوت باشد. نهايتاً به نقطه C يعني به مرحله بيتفاوتي مي رسد. اگر قرار است يك حد ظرفيتپذيري براي گردشگران تعيين شود، آن نقطه ميتواند ما بين نقطه B و C باشد. يا نقطهاي كه ميزان تأثيرات اجتماعي كمتر از آنچه كه قبل از رشد و توسعه گردشگري بوده، باشد. هر چيزي فراتر از نقطه C منجر به ميزان گستردهاي از تاثيرات اجتماعي قبل از توسعه ميگردد و اگر از اصطلاح اقتصادي استفاده شود گفته ميشود كه آن فراتر از نقطه كاهش ستاندهها خواهد بود. در مرحله مخالفت، برگشتن به حالت اول توسعه گردشگري غيرممكن است (Gartner,1996, 180).
۲-۱۱ – مدل باتلر
یکی از ابعاد بسیار مهم در بررسی ظرفیت پذیرش گردشگری، سنجش کیفیت وتجربه گردشگری، گردشگران از سفر به مقصد مورد نظر بوده که این نگاه مبتنی بر رویکرد چرخه عمر مقاصد گردشگری است.
مدلی که توسط باتلر در سال ۱۹۸۶ ارائه شد چرخه حیاط مقصدها و سایتهای گردشگری را به پنج مرحله تقسیم می کند. مرحله اول مرحله کشف است. به زمانی اشاره دارد که گردشگران بیشتر دارای تمایل ماجرا جویانه میباشند و سعی در کشف مقصد دارند. در این مرحله تعداد گردشگران بسیار مهم بوده و تاثیرات بسیار کمی بر روی مقصد میگذارند. در واقع در این مرحله توسعهای رخ نداده است و زیرساختهای مناسب، تسهیلات و خدمات رفاهی و گردشگری برای گردشگران در نظر گرفته نشده است. در این حالت زمانی که دیدار کنندگان به مبدا حرکتی خود باز میگردند افراد بیشتری را به منظور دیدن از مقصد ترغیب می کنند که باعث می شود تعداد گردشگران ورودی به مقصد بالا رفته و فعالیتهای گردشگری تا حدود زیادی بالا بگیرد. در این شرایط افراد محلی تسهیلات و خدماتی مشخص را به دیدار کنندگان ارائه می دهند و الگوی اجتماعیشان را به منظور اقامت کوتاه مدت دیدارکنندگان تا حدودی انطباق می دهند. در این مرحله میتوان گفت که یک فصل گردشگری به طور مشخص در مقصد به وجود می آید و مقصد عملا در مرحله دوم چرخه حیاط خود یعنی مشارکت قرار دارد[۲۷].
سومین مرحله از توسعه میباشد[۲۸]. که این مرحله با بهره گرفتن از ظهور بازارهای مشخص و تعریف شده، افزایش در کنترل و سرمایه گذاری خارجی، کاهش در مشارکت و کنترل محلی و تبلیغات سنگین شناخته می شود.
مرحله بعد مرحله تحکیم است[۲۹]. در این مرحله بخش عمدهای از اقتصاد مقصد وابسته و متکی به گردشگری میباشد. تسهیلات و کسب و کارهای عمدهی ارائه دهنده خدمات گردشگری در این مرحله به طور ویژه محل های اقامتی میباشد. در این مرحله با بهره گرفتن از فعالیتهای بازاریابی و تبلیغات دیدارکنندگان بیشتری از نقاط دورتر به مقصد جذب میشوند و فصل گردشگری طولانیتر می شود. در این مرحله بحث ظرفیت پذیرش گردشگری مطرح می شود و مقصد به ظرفیت پذیرش خود رسیده و تعداد دیدار کنندگان به اوج میرسد، در این شرایط مقصد وارد مرحله پنجم یعنی بلوغ می شود[۳۰]. در این مرحله است که تاثیرات منفی گردشگری (اقتصادی، محیطی و اجتماعی – فرهنگی) ظهور می کند. در این شرایط ضروری است که تلاش های قابل توجهی به منظور حفظ سطوح دیدار از منابع طبیعی و فرهنگی که ممکن است تخریب شده و یا کیفیت آن ها تنزل یابد، انجام گیرد.
بنابراین راهبردهای توسعه باید در جهت حفظ نگهداری و ارتقاء این منابع باشد و با بهره گرفتن از راهبردهای بازاریابی سعی در کاهش تعداد دیدار کنندگان داشته باشیم. در این مرحله ممکن است از جذابیت مقصد کاسته شود و باید سعی در جابه جایی تقاضا از لحاظ مکانی و زمانی داشته باشیم.
مرحله آخر از چرخهی حیات مقصد گردشگری تنزل میباشد[۳۱] در این نقطه مقصدها تقاضای خود را تا حدود زیادی از دست داده و بیشتر دیدار کنندگان که از مقصد دیدار کرده اند به مقصد باز نخواهند گشت و تمایلی به دیدار مجدد از مقصد ندارند. جوامعی که به این مرحله رسیده اند دو انتخاب دارند: یا اینکه گردشگری را کنار گذاشته و به صنعت دیگری رو آورند و یا با بهره گرفتن از خلاقیت، نوآوری و مدیریت اثر بخش اقدام به جذب بازار جدید داشته و امکانات و یا منابع طبیعی و فرهنگی را که تا حدودی در نتیجه اقدامات گذشته غیر قابل بهره برداری شده اند تجدید و باز سازی کنند (سیف الدینی، شعبانی فرد، حسینی، رشیدی،۱۳۸۹)
شكل ۲-۵: چرخه حيات گردشگري
نتیجه تلویحی که میتوان از تمام این نمونه ها گرفت آن است که مرحله احیاء به ندرت در مقام فرآیندی خودبهخودي روی میدهد بلکه ناشی از راهبردهای حمايتگرانه و اندیشمندانهای است که توسط مقصد گردشگری اتخاذ میشود. موفقیت در نیل به احیاء، منسوب به توانایی بخشهای دولتی و خصوصی برای تعامل به منظور تمرکز بر آن چیزی است که هر کدام به نحو احسن صورت میدهند. به طوري كه بخش دولتی، بازاريابي مقصد گردشگری، خدمات رسانی مناسب و مدیریت جاذبههای دولتی را تأمین میکند و بخش خصوصی نيز نقشی پیشرو در بخشهای فعالیت همچون اسکان، تغذیه، عملیات گردشگری، حمل و نقل و برخی از انواع جاذبهها را بر عهده میگیرد.
بوهالیس[۳۲] مدل باتلر را با توجه به تاثیرات گردشگری هر مرحله بر ویژگیهای مقصد، اقدامات بازاریابی، آثار اقتصادی، اجتماعی و محیطی مورد بررسی قرار داده و با فرض نزول نهایی مقصد جدول کاملی بیانگر متغیرهای اساسی و نتایج آن ها در هر مرحله ارائه میدهد. اگر چه در جدول بوهالیس تعداد اسامی مراحل اندکی متفاوت از تعابیر اولیه باتلر است، لیکن ماهیت مدل تفاوتی اساسی ندارد.
جدول ۲-۲: مدل چرخه حیاط مقصد از دیدگاه بوهالیس
ویژگی های مقصد
زیاد | زیاد | خیلی زیاد | زیاد | اندک | تعداد گردشگران بازدید کننده |
نزول | رشد اندک | رشد سریع | رشد سریع | کم | نرخ رشد |
اندک | بالا | خیلی بالا | خیلی بالا | اندک | نرخ اشتغال امکانات |
خیلی پایین | پایین | زیاد | خیلی زیاد | زیاد | قیمت خدمات |
خیلی کم | اندک | خیلی زیاد | خیلی زیاد | زیاد | مخارج سرانه گردشگری |
بازار انبوه ارزان | دنباله رو | تنوع طلب | تنوع طلب | کاشفان | نوع بازدید کنندگان |
خیلی پایین | پایین | بالا | خیلی بالا | پایین | وجهه و جاذبه ها |
بیگانه | مشتری | مشتری | میهمان | میهمان | تلقی نسبت به گردشگری |
اقدامات بازار یابی
ایجاد وفاداری یا جستجوی بازار جدید | تشویق | تشویق | اطلاع رسانی | ایجاد اگاهی | هدف بازار یابی |
معرفی مجدد | دفاع | دفاع | نفوذ | گسترش | تأکید استراتژیک |
تقویت | کاهنده | بالا | بالا | فزآینده | مخارج بازار یابی |
تحلیل رفته | رو به افت | در وضعیت مطلوب | بهبود یافته | اولیه | محصول |
تبلیغ از طریق واسطه ها | تبلیغات | معرفی | ترویج | ||
کمتر از سطح هزینه ها | پایین | کمتر | بالا | بالا | قیمت |
توزیع از طریق واسطه ها | مستقل | مستقل | توزیع |
آثار اقتصادی
کم | پایین | خیلی زیاد | زیاد | کم | اشتغال |
کم | زیاد | خیلی زیاد | خیلی زیاد | کم | ارز خارجی |
در حال کاهش | زیاد | خیلی زیاد | در حال رشد | منفی | سود آوری بخش خصوصی |
خیلی کم | کم | خیلی زیاد | خیلی زیاد | کم | درآمد ساکنین |
خیلی کم | کم | خیلی زیاد | خیلی زیاد | کم | سرمایه گذاری |
خیلی کم | کم | خیلی زیاد | خیلی زیاد | کم | درآمد های دولت و مالیات |
غیر متوازن وغیر خود کفا | وابسته به گردشگری | گردشگری محور | با رویکرد گردشگری | متوازن | ساختار اقتصادی |
بیش از حد | بیش از حد | زیاد | کم | قابل اغماض | وابستگی به واسطه ها |
زیاد | خیلی زیاد | خیلی زیاد | خیلی زیاد | اندک | واردات |
اندک | زیاد | خیلی زیاد | خیلی زیاد | اندک | تورم |
آثار اجتماعی
درون گرا | درون گرا | حد میانه | برون گرا | برون گرا | نوع گردشگران |
قطع رابطه | خصومت | آزار دهنده | بی تفاوت | خوشایند | رابطه میان گردشگران و مردم محلی |
مهاجرت از منطقه و فقدان شغل | متوازن | متوازن | جوانان برای کار کردن در بخش گردشگری می مانند | مهاجرت و میانگین بالای سنی ساکنین | ویژگی های دموگرافیک مقصد |
اندک | زیاد | خیلی زیاد | زیاد | اندک | مهاجرت به مقصد |
خیلی زیاد | خیلی زیاد | زیاد | زیاد | محدود | جرم و جنایت در مقصد |
مدرن | مدرن | مدرن | تاثیر پذیرفته | سنتی | ساختار خانواده |
درون گرا | درون گرا | حد میانه | برون گرا | برون گرا | نوع گردشگر |
آثار زیست محیطی
آسیب دیده | آلوده | توسعه غیر مسئولانه | توسعه یافته | دست نخورده | محیط زیست چشم انداز |
آسیب دیده | تحلیل یافته | توسعه غیر مسئولانه | توسعه یافته | دست نخورده | حفاظت و میراث فرهنگی |
آسیب دیده | تحلیل یافته | توسعه غیر مسئولانه | توسعه یافته | دست نخورده | تخریب اکولوژیک |
خیلی زیاد | خیلی زیاد | زیاد | اندک | قابل اغماض | آلودگی های مرتبط با گردشگری |
خیلی زیاد | خیلی زیاد | زیاد | اندک | قابل اغماض | آلودگی آب |
خیلی زیاد | خیلی زیاد | محدود | محدود | شلوغی و ترافیک | |
خیلی زیاد | خیلی زیا د | خیلی زیاد | زیاد | اندک | فرسایش |
منبع: بهرام رنجبریان، محمد زاهدی، ۱۳۸۸، ص ۳۴۶-۳۴۸٫
اكثر محققان از تكامل مقصد گردشگري به عنوان ساختار مفيد در درك تغييرات در موقعيت گردشگري استقبال كردند. در اين راستا هاوينين[۳۳] به اكثر اين مراحل اعتقاد داشت؛ به جز اينكه مراحل تثبيت و ركود را با هم ادغام كرده و آن ها را براي نمايش دقيق تر مراحل رشد گردشگري به دوره بلوغ تبديل كرد. چوي[۳۴] نيز در سال ۱۹۹۲ الگوي نرخ رشد متنوع از مقاصد گردشگري جزاير اقيانوس آرام را مشخص كرد و نتيجه گرفت كه منحني تقاضاي S شكل الگوي غالب ولي تنها الگو نبوده است. وي تنها اشكال اوليه مقصد گردشگري را مطالعه كرد اما مهمتر از همه در حيطه بازاريابي، سه نمونه جايگزين (رشد قابل پيش بيني، يا ركود و بلوغ) را در چرخه حيات توليد وارد كرد(Koth, 1999, 51) .
جدول ۳-۲: تغییر ویژگی ها در مدل باتلر
متغیر | اکتشاف | درگير شدن | توسعه | تثبیت يا رکود |
وضعیت نظام گردشگری | حاشیهای | ادغام يا تلفيق تدریجی | ادغام کامل | ادغام کامل |
نرخ رشد | صفر (سطح توازن اندک) | رشد اندک | رشد سریع | صفر (توازن سطح بالا) |
الگوی فضایی | پراکنده | پراکنده، در بعضی از نقاط متمرکز | متمرکز | بسیار متمرکز |
جاذبهها | موضعگیری محلی، طبیعی و فرهنگی | عمدتاً طبیعی و فرهنگی | عمدتاً موضعگیری تخصصی گردشگری | موضعگیری تخصصی گردشگری |
مالکیت | محلی | محلی | عمدتاً غیرمحلی | غیرمحلی |
اسکاندهی | عدم اسکاندهی ویژه | خرد و بدون دخالت | عمدتاً کلان | سبک کلان بینالمللی |
ریشههای بازار | متنوع | تنوع کمتر | متمرکز | متمرکز |
نمودارهای انگيزه هاي رواني | بیتفاوت | بیتفاوت ـ حساسیت متوسط | حساسیت متوسط ـ حساسیت بالا | حساس |
فصلی بودن | صفر | در حال ظهور | فصلی | بسیار فصلی |
طول اقامت | تمدیدیافته | نسبتاً طولانی | نسبتاَ کوتاه | خلاصه |
وضعیت اقتصادی گردشگری | بیمعنا | اندک، مکمل | غالب | وابستگی بیش از حد |
درآمد | بیمعنا و پایدار | خرد و در حال رشد | فراوان و در حال رشد | فراوان اما با ثبات |
اثر ضریب تكاثري | فوقالعاده بالا | بالا | در حال نزول | پایین |
ارتباطات | محلی | بیشتر محلی | بیشتر غیرمحلی | غیرمحلی |
نشتیها | صفر | اندک | عمده | بسیار بالا |
کالائیسازی | غیرتجاری و بکر | تاحدودی تجاری و عمدتاً بکر | تجاری، به طرز فزآیندهای مصنوعی | بسیار تجاری، مصنوعی |
شاخص رنجش | پیش سرخوشی | سرخوشی | عدم درك و رننجش | دشمنی، تسلیم |
فشار زیست محیطی | بسیار اندک | اندک | بالا | بسیار بالا |
منبع: علیقلی زاده فیروزجایی،ناصر؛۱۳۸۶،ص
۲-۱۲- رويكردهاي برنامه ريزي گردشگري
برنامهريزي گردشگري مانند خود برنامهريزي سابقه زيادي دارد. گتز (۱۹۹۱) پنج سنت برنامهريزي گردشگري را مطرح كرد كه هر يك از آن ها مفاهيم، روشها و سوگيرهاي خاص خود را دارند. البته همان طور كه گتز اشاره كرد اين رويكردها نه تنها با يكديگر همپوشاني دارند بلكه ضرورتاً در طول يكديگر نيز قرار دارند. با اين حال طبقهبندي ارائه شده شيوه مناسبي است كه از آن نقاط
- ۱Pear Larousse ↑
- Sporting Magazin ↑
- Pol Rbert ↑
- ۱Smid ↑
- Pitter Thirg ↑
- vilianze ↑
- Wallen Smitt ↑
- Dat ↑
- Department of Tourism popular America ↑
- Turner ↑
- Organization of Economic Cooperation and Development ↑
- Countryside recreation network ↑
- Diasen ↑
- ۲Copp ↑
- ۳Geoge .H . Axinn ↑
- pirages ↑
- Butler ↑
- Nemethy ↑
- Doxey ↑
- Maetin ↑
- Uysal ↑
- Skidmore ↑
- Rothman ↑
- Cape Code ↑
- Mansfeld ↑
- ۱Doxey ↑
- ۱Involement ↑
- ۲Development ↑
- Cinsolidaion ↑
- ۲Stagnation ↑
- ۳Decline ↑
- Buhalis ↑
- Hovinen ↑
- Choy ↑